اولین ها در صنعت ساعت مچی
تاریخچه ساعتسازی موضوعی بسیار گسترده است، برندهای ساعت هر کاری که بتوانند برای تمایز از سایرین انجام میدهند. جدای از محبوبیت فوقالعاده و یا تبدیل شدن به رویدادی افسانهای، شرکتها میتوانند در کارشان اولین باشند. چه مورد جزئیای مانند رنگ قاب باشد و چه مورد مهمی مانند ساعتهای دوصفحهای، این رکوردها راهی برای ماندگاری دارند. اگرچه بسیاری از این «اولینها» در ساعتسازی مورد بحث و بررسی قرار میگیرند، اما میخواهیم برخی از اولینها را که به کار ما مرتبط هستند، مرور کنیم.
اولین ساعت مچی مدرن
پس از اینکه لویی کارتیه در سال 1904 نمونه اولیه ساعتی را برای خلبان آلبرتو سانتوس- دومونت ساخت، این ساعت سرانجام در سال 1911 در دسترس عموم مردم پاریس قرار گرفت. پیش از آن، ساعتهای مچی صرفاً «مچبندهایی» بودند که در اواخر دهه 1800 توسط سربازان و افسران نظامی استفاده میشدند. همچنین ساعتهای مچی جواهرنشان برای زنان به بازار عرضه میشد، از جمله ساعتی که توسط لویی برگه برای ملکه ناپل در سال 1810 ساخته شد. ساعت کارتیه سانتوس- دومونت که توسط ادموند ییگر و ژاک دیوید لکولتر، بنیانگذاران برند ییگر- لکولتر، تولید شد، اولین ساعت مچی با تولید انبوه بود که به طور خاص برای زیبایی یا اهداف نظامی ساخته نشد. این ساعت نقطه آغازین تولید ساعتهای مچی معاصر است که متعاقباً عنوان اولین ساعت خلبانی را نیز به خود اختصاص داد.
اولین ساعت مچی اتوماتیک
اگرچه ساعتهای جیبی اتومات در اواخر قرن هجدهم ساخته شدند، اما آنقدری که باید کاربردی نبودند، تا زمانی که ساعتهای مچی ساخته شدند و این ساعتساز انگلیسی جان هاروود بود که این کار را انجام داد. او حق اختراع خود را در سال 1923 ثبت کرد و اواخر دهه 20 این فناوری به ساخت ساعتهای مچی فورتیس سوئیس راه یافت. روتورهای سیمپیچ 360 درجه که امروزه نیز با آنها آشنا هستیم از سال 1930 در ساعتهای رولکس ظاهر شدند، اما «سپر ضربهگیر» هاروود تقریباً تا دهه 1950 رایج بود.
اولین کرنوگراف
تا سال 2013، اعتقاد بر این بود که اولین کرونوگراف توسط نیکلاس ماتیو ریوسک در سال 1823 برای زمانبندی مسابقات اسبسواری اختراع شد. جعبهای بزرگ داشت و جوهر روی صفحه میچکید تا برای هر ثانیه علامتی ایجاد کند. مشخص شد که اولین کرونوگراف واقعی چند سال زودتر از آن ساخته شده و از نظر فنی هم بسیار برتر بوده است. کرونوگراف ساخته شده توسط لویی موینت در سال 1816 به عنوان یک کرونومتر مدرن با قابلیت شروع، توقف و تنظیم مجدد کاملاً قابل استفاده بود. موتورها، ثانیهها، دقیقهها و ساعتها را دقیقاً مانند یک کرنوگراف مدرن ثبت میکردند، اما عجیبترین عنصر فرکانس حرکات است. این کرنوگراف با 216000 ارتعاش در ساعت یا فرکانس 30 هرتز کار میکند و دقتی تا یکشصتم ثانیه دارد. تا 100 سال بعد، یعنی تا زمان عرضه میکروگراف هویر، کرونوگراف موینت رقیب نداشت. کار لویی موینت جلوتر از زمان خودش بود.
اولین چرخ دنگ
در طول تاریخچه ساعتسازی طرحهای مختلفی برای چرخ دنگ وجود داشته است، اما بارها ثابت شده که اختراع چرخ دنگ توسط توماس ماج در حدود سال 1775 بهترین راهحل برای آزاد کردن نیروی فنر اصلی به روشی دقیق و قابل اعتماد است. این که چه قدر طول کشید طراحی ماج در ساخت ساعت وارد شود و چندین ساعتساز از جمله آبراهام- لویی برگه طی سالهای بعد آن را بهبود بخشیدند مورد بحث است، اما آنچه مسلم است، امروزه رایجترین روشی است که در ساعتسازی مکانیکی استفاده میشود.
اولین کارخانه ساعتسازی آمریکایی
مفهوم کارخانه ساعتسازی قطعاً در دهه 1850 چیز جدیدی نبود، اما روشهای تولید آمریکایی منجر به تولید انبوه، ساعتهای مقرونبهصرفه و کارا شد که در هر کارخانه ساعتسازی مدرن امروزی قابل مشاهده است. اولین مورد، شرکت Waltham Watch بود که شروعی دشوار داشت اما در طول جنگ داخلی آمریکا به شکوفایی رسید. موفقیت آنها به قدری شگفتانگیز بود که تهدیدی برای صنعت ساعتسازی سوئیس به حساب میآمد، به طوری که سوئیسیها مجبور شدند طی دهههای 1870 و 1880 روشهای آمریکایی را اتخاذ کنند وگرنه خطر عقب افتادن آنها را تهدید میکرد. اگرچه شرکت والتام در نتیجه بحران کوارتز به فعالیت خود پایان داد، اما این کارخانه تاریخی در ماساچوست همچنان در قالب آپارتمانها، دفاتر و رستورانهای بازسازیشده باقی مانده است.
اولین کرنوگراف با اکچویتور الکترونیکی
لاندرون با تولید انبوه کرنوگرافها از سال 1937، به زودی 48 و Landeron 47 را نیز ساخت. با حذف چرخ ستون و جایگزینی آن با سوئیچ الکتریکی، اجزای حرکتی برای عملکردی قابل اعتماد دیگر نیازی به ماشینکاری دقیق نداشتند. این بدان معنی بود که درست در زمان جنگ جهانی دوم، سرعت تولید افزایش و هزینهها به طور چشمگیری کاهش مییافت. لاندرون بعداً اولین سوئیچ الکتریکی سوئیسی را در سال 1961 تولید کرد، این امر به سقوط آنها در طول بحران کوارتز کمک کرد.
اولین قاب ساعت ضدآب
همه ساعتها سطح ذاتی مقاومت در برابر آب را دارند که ممکن است تقریباً صفر یا مقاومت تا عمق 6000 متری باشد. بحث درباره خاستگاه اولین ساعت غواصی بین رولکس، بلاپه، زودیاک و … تا ابد ادامه خواهد داشت، اما وقتی عنوان «ضدآب» را به تنهایی در نظر بگیریم، فقط یک مدعی وجود دارد. «محفظه بورگل» که توسط فرانسوا بورگل در سال 1891 به ثبت رسید و در اواخر قرن 19 عرضه شد، محافظت در برابر رطوبت و گرد و غبار را بسیار کاراتر از نمونههای همعصر خود ارائه کرد. عقربهها و صفحه ساعت به قابی یکتکه متصل بودند. این طرح برای جنگیدن افسران نظامی در سنگرها به یک طرح فوقالعاده محبوب تبدیل شد و باقی ماندنش تا به امروز اثربخشی آن را ثابت میکند. اینکه آن را «نفوذ ناپذیر» بنامیم، قطعاً بر اساس استانداردهای مدرن اغراق است، اما این پیشرفتی کلیدی در تکامل ساعتهای مچی بود.
اولین لوم غیر رادیواکتیو
استفاده از رادیوم برای ساخت صفحه نورانی ساعت در آغاز جنگ جهانی اول به اوج خود رسید، زیرا مزایای تاکتیکی آن آشکار بود. اما در آن زمان، خطرات رادیواکتیویته تا حد زیادی ناشناخته بود و رادیوم به دلیل فواید سلامتی حتی به نوشیدنیها و کرمهای صورت راه پیدا کرد. پس از آشکار شدن مضرات وحشتناک، جایگزینی مورد نیاز بود. شرکت Radium-Chemie Teufen که بعدها RC Tritec نامیده شد، اولین شرکتی بود که نحوه استفاده از تریتیوم را با تثبیت آن به شکل پلیمری کشف کرد و در سال 1962 توسط کمیسیون تنظیم مقررات هستهای ایالات متحده تأیید شد. این امر باعث تکامل صفحه نورانی ساعت شد و RC Tritec همچنین Swiss Super-LumiNova را در سال 1996 ایجاد کرد تا هر گونه نگرانی در مورد رادیواکتیویته را کاهش دهد و روشنایی را بهبود بخشد.
اولین توربیلون
احتمالاً شناختهشدهترین مخترع در این فهرست، آبراهام- لویی برگه و توربیلون ثبتشدهاش در سال 1801 است. اگرچه ارائه آن به عموم مردم چند سال طول کشید، اما این اختراع شاید نمادینترین کار برگه باشد. با چرخاندن کل چرخ دنگ، اثر گرانش که بر تعادل وزنی وارد میشود، خنثی میشود. این کار «خطای poise» را از بین میبرد. توربیلون در ساعتهای مچی دیالآپ، کمتر کارآمد است، با این حال همچنان به عنوان یکی از رایجترین اجزای ساعتسازی مکانیکی محسوب میشود.
اولین ساعت مقاوم در برابر ضربه
یکی دیگر از اختراعات آبراهام- لویی برگه به یک دهه قبل از توربیلون برمیگردد، این چیزی است که بر ساخت تقریباً همه ساعتهای معاصر تأثیر گذاشت. ظریفترین قسمت موتور ساعت، نقاط مفصلی است، زیرا یک ضربه کوچک میتواند آنها را از بین ببرد و کل ساعت را خراب کند. برگه با استفاده از محورهای مخروطی و سیستم تعلیق فنری، در سال 1790 سیستمی ضدضربه ایجاد کرد که آن را پاراشوت نامید. امروزه، برای اکثر موتورهای مکانیکی از سیستم Incabloc یا زیرشاخه آن که توسط ژرژ برانشوایگ و فریتز مارتی در سال 1934 اختراع شد، استفاده میشود.