بنر نوروز ۱۴۰۴ اشرافی
جستجو در اشرافی
خانه سایدبار
سبد خرید
تماس با اشرافی
بنر نوروز ۱۴۰۴ اشرافی

تاریخچه برند ساعت بولگاری

ادمین اشرافی
اشرافی
1403-07-08 ۱۱:۵۴
تاریخچه برند ساعت بولگاری

خب راستشو بگو، وقتی اسم “بولگاری” رو می‌شنوی، اولین چیزایی که به ذهنت میاد چیه؟ طلا؟ الماس؟ مار؟ یه “اسم عجیب” که با V نوشته شده ولی مثل U تلفظ میشه؟ یا شاید، جرأت دارم بگم، ساعت‌سازی پیشرفته؟ اگه داری فراتلو رو می‌خونی، احتمالاً یه کم با ساعت‌‌های بولگاری آشنایی داری. ولی حاضرم شرط ببندم که “ساعت‌سازی پیشرفته” جواب درستی برای اون سؤال نبود.

بذار صادق باشم. من که بچه دهه 90 میلادی هستم، تا مدت‌ها بولگاری رو فقط با انگشتر‌های شکل کولوسئوم و زرق و برق‌‌های پر زرق و برقش می‌شناختم. و اینجاست که یه معما پیش میاد. چطور یه برند افسانه‌ای جواهرات می‌تونه وارد دنیای ساعت‌سازی بشه و راهش رو به قلب عاشقان ساعت در سراسر دنیا باز کنه؟ این کار سختیه که خیلی‌ها تو دنیای لوکس سعی کردن انجامش بدن، ولی کم پیش اومده که موفق شده باشن. با این حال، بولگاری تو این سال‌‌های اخیر پیشرفت قابل توجهی تو ساعت‌سازی داشته. تو سال 2021، برای اولین بار تو دوران ساعت جمع کردنم، می‌بینم که ساعت‌‌های بولگاری تو لیست آرزو‌های حرفه‌ای‌‌های صنعت و علاقه‌مند‌های معمولی قرار گرفته. پس بولگاری چطور این کار رو کرد؟ دقیقاً چه چیزی باعث موفقیت عظیم این برند شد؟ خب رفقا، امروز اینجاییم تا همینو بفهمیم. با ما همراه باشید تا تاریخچه ساعت‌سازی این غول ایتالیایی، بولگاری رو کشف کنیم.

متولد شده از نقره

بولگاری توسط سوتیریوس وولگاریس تأسیس شد، یه صنعتگر خلاق و بلندپرواز از منطقه معروف نقره‌کاری اپیروس یونان. وولگاریس که در سال 1857 به دنیا اومد و تنها بازمانده از 11 فرزند خانواده‌ش بود، دوران کودکیش رو تو مغازه خانوادگی تو شهر پارامیتیا گذروند. اونجا، زیر نظر پدرش که سگک کمربند، غلاف شمشیر و جواهرات نقره می‌ساخت، هنر نقره‌کاری رو یاد گرفت. ولی تو سال 1873، حاکمان ظالم عثمانی پارامیتیا رو به آتیش کشیدن و کل شهر از جمله مغازه خانواده نابود شد. وولگاریس و پدرش از خونه‌شون فرار کردن و چهار سال بین یونان و آلبانی سرگردون بودن و هر جا که می‌تونستن کار‌های نقره‌ای‌شون رو می‌فروختن. تو سال 1877، خانواده بالاخره تو جزیره آروم کورفو یونان مستقر شدن. اونجا یه مغازه جدید باز کردن و سوتیریوس 20 ساله با دیمیتریوس کرموس، یه زرگر مقدونیه‌ای آشنا شد.

کرموس استاد وولگاریس شد و تو سال 1880، این دو نفر صدای ایتالیا رو شنیدن. اونا کورفو رو ترک کردن و رفتن ناپل، جایی که یه مغازه کوچیک برای فروش کارهاشون باز کردن. با اینکه مغازه موفق بود، همین موفقیتش باعث شد هدف دزدی قرار بگیره. تو سال 1881، دزدها همه چیز وولگاریس و کرموس رو دزدیدن و این دو نفر تصمیم گرفتن ناپل رو به مقصد رم ترک کنن. با اینکه وولگاریس فقط با 80 سنت به رم رسید، رؤیای موفقیتش بهش انگیزه می‌داد.

تو رم، اولش براشون سخت بود. ولی به لطف یه مغازه‌دار یونانی که اجازه داد کارهاشون رو تو ویترین مغازه اسفنج‌فروشیش نمایش بدن، وولگاریس و کرموس تونستن خودشون رو سر پا نگه دارن. تو سه سال بعد، این دو نفر تونستن به اندازه کافی پول پس‌انداز کنن تا مغازه خودشون رو باز کنن.

اولین فروشگاه در رم

وولگاریس و کرموس اولین مغازه‌شون رو تو سال 1884 تو خیابون ویا سیستینا شماره 75 باز کردن. ولی بعد از چند ماه، تصمیم گرفتن از هم جدا شن. وولگاریس که انگیزه‌ش از قبل هم بیشتر شده بود، رفت دنبال کار خودش. اسمش رو به ایتالیایی تغییر داد و شد “سوتیریو بولگاری”، یه مغازه خودش باز کرد تو خیابون ویا سیستینا شماره 85 و کار‌های نقره‌ای خودش رو می‌فروخت. خیلی سخت کار می‌کرد تا کسب و کارش رو گسترش بده. حتی یه نقطه فروش فصلی تو سنت موریتس سوئیس راه انداخت. تو سال 1894، یه شعبه دوم تو رم باز کرد، تو خیابون ویا دی کوندوتی شماره 28. مردمی که داشتن می‌رفتن کلیسای سنت پیتر از جلوی مغازه رد می‌شدن و جواهرات نقره، ظروف نقره دست‌ساز، عتیقه‌جات و “چیز‌های عجیب و غریب” پشت ویترین توجه خیلی از مشتری‌‌های پولدار رو جلب می‌کرد. تو ده سال بعد، کسب و کار بولگاری حسابی رونق گرفت. اون صنعتگر‌های یونانی و حتی فامیل‌‌های خودش رو استخدام کرد تا تو گسترش کارش کمکش کنن.

هر چی اسم بولگاری بیشتر سر زبون‌ها می‌افتاد، اون بیشتر گسترش پیدا می‌کرد. تو سال 1905، یه مغازه بزرگتر دیگه تو رم باز کرد، تو خیابون ویا دی کوندوتی شماره 10. اولش اسمش رو گذاشت “مغازه عتیقه‌فروشی قدیمی” تا توریست‌‌های پولدار رو جذب کنه. این مغازه هنوز هم مغازه اصلی برند به حساب میاد. تا سال 1908، هفت تا مغازه دائمی بولگاری و دو تا نقطه فروش فصلی بین ایتالیا و سوئیس وجود داشت.

تو دهه 1910، پسر‌های بولگاری، جورجو و کوستانتینو، به کسب و کار پدرشون پیوستن. حدود همون موقع بود که بولگاری تمرکزش رو کاملاً گذاشت رو جواهرات. وقتی جورجو و کوستانتینو بولگاری جای پدرشون رو گرفتن، برند شروع کرد به تولید جواهرات پر زرق و برق با الهام از مد‌های پاریسی. سوتیریو بولگاری تو سال 1932 تو سن 75 سالگی از دنیا رفت. تو سال 1934، پسرهاش مغازه اصلی برند رو بازسازی کردن و علامت تجاری BVLGARI رو که با حروف کلاسیک رومی نوشته شده بود، به کار بردن. تحت رهبری پسرها، بولگاری تبدیل به یه پدیده بین‌المللی شد.

اولین ساعت‌‌های بولگاری

تو دهه 1920، برند شروع کرد به ساختن ساعت‌‌های جواهرنشان برای خانم‌ها. این “دستبندها” خیلی شبیه سبک آرت دکوی جواهرات بولگاری تو اون دوره بودن. خیلی‌هاشون قاب و دستبند پلاتینی داشتن که کاملاً با الماس پوشیده شده بود. همونطور که ساعت‌‌های مچی داشتن محبوب می‌شدن، بولگاری حتی چند تا ساعت مردونه هم تولید کرد.

ساعتی که اینجا می‌بینید تنها نمونه‌ای از ساعت مردونه از این دوره است که من دیدم. قاب پلاتینی داره و صفحه‌ش از نقش کلید یونانی استفاده کرده که به میراث یونانی بولگاری ادای احترام می‌کنه. قلب این ساعت یه موتور ساعت شمار پرشی داره. از وقتی که ادمار پیگه اولین ساعت مچی ساعت شمار پرشی رو تو سال 1921 تولید کرد، محبوبیت این پیچیدگی خیلی زیاد شده بود. هرچند که تأمین‌کننده موتور این ساعت مشخص نیست، بولگاری اغلب از موتور‌های سازندگان معتبر سوئیسی مثل ژاژر-لکولتر، واشرون کنستانتین و ادمار پیگه استفاده می‌کرد. جالب اینجاست که این ساعت یه اشتباه رو صفحه‌ش داره، عدد “30” جایی نوشته شده که باید “35” می‌بود.

همونطور که اون موقع تو صنعت جواهرات رایج بود، بولگاری هم ساعت‌‌هایی با برند دوگانه می‌فروخت. تو این نمونه که مربوط به حدود سال 1941 هست، یه موتور ادمار پیگه داخل یه سکه 100 فرانکی فرانسوی از سال 1863 قرار گرفته. استراتژی برند دوگانه احتمالاً به نفع هر دو طرف بود و باعث می‌شد هم بولگاری و هم همکارهاش تو صنایع مکمل اعتبار بیشتری پیدا کنن. بولگاری این روش رو تا چندین دهه ادامه داد.

اولین ساعت نمادین بولگاری

تو دهه 1940، بولگاری یه ساعت معرفی کرد که تبدیل به نماد سبک شد – سرپنتی. این طراحی منحصر به فرد از سنت‌‌های باستانی یونان و روم الهام گرفته بود، جایی که مارها نماد سرزندگی، خوش شانسی، باروری و محافظت بودن. از اونجایی که مارها هزاران سال تو جواهرات مدیترانه‌ای نقش داشتن، بولگاری هم از ریشه‌‌های یونانیش و هم از محیط رومی اطرافش الهام گرفت تا یه طراحی بی‌نظیر خلق کنه. یه دستبند انعطاف‌پذیر توبوگاس (“لوله گاز”) دور مچ دست پیچیده می‌شد. این دستبند با فلس‌‌های مار که به شکل پیچیده‌ای بافت داده شده بودن و سر و دم ماری که با الماس تزئین شده بود، هم جسورانه بود و هم ظریف. دهان مار روی یه لولا باز و بسته می‌شد که صاحب ساعت می‌تونست بازش کنه و صفحه ساعت رو ببینه.

تو دهه‌‌های بعد، طراحی سرپنتی همونطور که بولگاری از مواد و عناصر طراحی جدید استفاده می‌کرد، تکامل پیدا کرد. استفاده از مینا تبدیل به یه تم رنگارنگ و محبوب شد. بولگاری از سنگ‌‌های قیمتی رنگی مثل یاقوت کبود، زمرد و یاقوت سرخ برای چشم‌‌های مار استفاده می‌کرد. این برند همچنان به استفاده از موتور‌های مکانیکی با کیفیت بالا از موادو، ژاژر-لکولتر و دیگران برای به حرکت درآوردن ساعت‌هاش ادامه داد. در حالی که بعضی از صفحه‌ها دو برند داشتن، خیلی‌هاشون فقط با اسم سازنده موتور امضا شده بودن.

تو دهه‌‌های 60 و 70 میلادی، بولگاری ساعت‌‌های سرپنتی پر زرق و برقش رو با نمونه‌‌های ساده‌تر تکمیل کرد. این‌ها صفحه‌‌های قابل رؤیت داشتن و قاب‌هاشون شکل‌‌های مختلفی داشت. دستبند‌های این مدل‌ها تکنیک ساخت توبوگاس رو برجسته می‌کردن، که توش دو نوار طلا اول دور یه هسته پیچیده می‌شدن. لبه‌‌های این نوارها تو هم قفل می‌شدن و نتیجه‌ش یه طراحی تقریباً بدون لحیم‌کاری بود. بعد هسته رو در می‌آوردن و محصول ن‌هایی فوق‌العاده انعطاف‌پذیر می‌شد.

یه نقطه عطف برای ساعت‌‌های بولگاری

ساعت‌‌های سرپنتی بولگاری به لطف ستاره‌‌های سینما مثل الیزابت تیلور خیلی محبوب شدن. تا دهه 70 میلادی، این برند واقعاً زبان طراحی خودش رو پیدا کرده بود که حالا به شدت از معماری و میراث رومی الهام می‌گرفت. نقطه عطف برای ساعت‌‌های بولگاری سال 1975 بود، وقتی که برند ساعت بولگاری روما رو تولید کرد. طراحیش گذشته و حال رو به هم وصل می‌کرد، با یه قاب تخت طلای زرد که از سکه‌‌های باستانی روم الهام گرفته بود و یه صفحه نمایش دیجیتال که اون موقع خیلی مد بود. بند ساعت ترکیبی از چرم و ماکرامه کنفی با یه سگک طلای زرد بود. بولگاری فقط 100 تا از این ساعت رو به عنوان هدیه برای وفادارترین مشتری‌هاش تولید کرد. با این حال، این طراحی تحسین زیادی رو برانگیخت و بولگاری همون سال یه نسخه آنالوگ از اون رو به بازار عرضه کرد.

تو سال 1977، طبق چشم‌انداز جیانی بولگاری، مدیرعامل نسل سوم، برند اولین ساعت مردونه بزرگترش رو به نام بولگاری بولگاری عرضه کرد. این ساعت خیلی شبیه به روما بود، بزل‌ش برند بولگاری رو عمیقاً حک شده داشت که باز هم از سکه‌‌های باستانی روم الهام گرفته بود. اولین مدل‌ها 33 میلی‌متری بودن و همونطور که محبوبیتشون بیشتر شد، نسخه‌‌های 30، 26 و 23 میلی‌متری هم به مجموعه اضافه شدن. طراحی بزل و اعداد 12 و 6 روی تقریباً همه ساعت‌‌های بولگاری تو دهه‌‌های بعد تأثیر گذاشت. مثل سرپنتی، بولگاری بولگاری هم تا همین امروز تو مجموعه برند باقی مونده. نسخه‌‌هایی از استیل، پلاتین و طلای رزگلد، هم با دستبند فلزی و هم با بند چرمی، با و بدون پنجره تاریخ و حتی با پیچیدگی کرونوگراف عرضه شده.

تو سال 1984، بولگاری یه شعبه تو سوئیس به اسم بولگاری تایم باز کرد تا بر تولید ساعت‌هاش نظارت کنه. از اون به بعد همه ساعت‌‌های بولگاری برچسب ساخت سوئیس رو داشتن.

اولین ساعت‌‌های اسپرت بولگاری

تو سال 1988، بولگاری ساعت دیاگونو رو معرفی کرد. این اولین تلاش برند برای ورود به دنیای ساعت‌‌های اسپرت بود. میگن اسمش هم از شیب مورب بزل اومده و هم از کلمه یونانی آگون به معنی “مسابقه”. این ساعت از استیل ساخته شده بود و یه موتور کرونوگراف کوارتز داشت. طراحیش به خاطر استفاده از لوگوی بولگاری روی بزل و طراحی یکپارچه بند/دستبندش قابل توجه بود. مدل‌‌های اصلی کرونوگراف تو قاب‌‌های 35 میلی‌متری عرضه می‌شدن. کمی بعد، نسخه‌‌های سه عقربه 38 میلی‌متری هم از راه رسیدن.

تو سال 1994، بولگاری اولین ساعت غواصیش رو به اسم دیاگونو اسکوبا معرفی کرد. این ساعت حتی از دیاگونو قبلی هم اسپرت‌تر بود و یه موتور اتوماتیک گواهی‌شده COSC داشت، با عقربه‌ها و علامت‌‌های شب‌نما، مقاومت در برابر آب تا 200 متر و یه بزل یک‌طرفه. دیاگونو اسکوبا با یه بند لاستیکی خاص عرضه می‌شد که دو تا لینک ذوزنقه‌ای لولایی در هر انتها داشت که یادآور دستبند استیل دیاگونوی قبلی بود.

بعد، تو سال 1998، بولگاری یه آیکون دیگه برای آینده برند معرفی کرد، آلومینیوم. این ساعت که تکامل یافته دیاگونوی اصلی بود، یه قاب آلومینیومی، بزل لاستیکی و بند لاستیکی با لینک‌‌های آلومینیومی لاستیکی شده داشت. این ساعت تو سایز‌های کوچک، متوسط و بزرگ برای مردان و زنان عرضه شد. آلومینیوم هم در مدل‌‌های سه عقربه و هم کرونوگراف با موتور‌های کوارتز در دسترس بود. ترکیب جسورانه مواد، دنیای مد لوکس رو تکون داد. هرچند که اون موقع شاید کسی حدس نمی‌زد، ولی این ساعت نشونه‌ای از آینده طراحی ساعت‌‌های اسپرت بولگاری بود، چون بعدها این برند از چندین ماده جایگزین استقبال کرد.

به دنبال ساعت‌سازی پیشرفته در هزاره جدید

با اینکه آیکون‌‌های سبکی بولگاری طرفدار‌های زیادی پیدا کرده بودن، این برند توجهش رو معطوف به دستیابی به برتری واقعی در ساعت‌سازی کرد. تو سال 2000، بولگاری هم برند جرالد جنتا و هم برند دنیل روث رو از “د آور گلس”، یکی از فروشنده‌‌های پیشرو ساعت در آسیا خرید. جرالد جنتا، طراح معروف رویال اوک ادمار پیگه و نوتیلوس پتک فیلیپ، برند خودش رو تو سال 1969 راه انداخته بود. چند تا از طراحی‌هاش یه قاب هشت ضلعی داشتن و تو دهه‌‌های 80 و 90 میلادی، تو تولید ساعت‌‌های ساعت شمار پرشی/ریتروگرید به برتری رسیده بود. دنیل روث، مردی که مسئول احیای زبان طراحی برگه تو دهه 1970 بود، برند خودش رو اواخر دهه 1980 راه انداخته بود. قاب “بیضی دوتایی” معروفش همه چیز از موتور‌های ساده سه عقربه گرفته تا کرونوگراف‌ها، ریتروگریدها، ریپیترها و توربیون‌ها رو در خودش جا داده بود.

از نظر مهارت ساعت‌سازی، هم جرالد جنتا و هم دنیل روث در سطحی بودن که خود بولگاری هنوز بهش نرسیده بود. خوشبختانه، با خرید اونا، بولگاری مالکیت تأسیسات تولیدی جنتا و روث در لو سنتیه سوئیس رو هم به دست آورد. بولگاری که متوجه فرصت بزرگی شده بود که پیش روش قرار داشت، تصمیم گرفت نه فقط روی ساعت‌ها، بلکه روی ساعت‌سازی سرمایه‌گذاری کنه. به جای اینکه فوراً این برندها رو تو مجموعه خودش ادغام کنه، بولگاری اجازه داد جرالد جنتا و دنیل روث چند سال دیگه به تولید ساعت تحت برند خودشون ادامه بدن. بولگاری در حالی که از اونا یاد می‌گرفت و دانش ساعت‌سازی خودش رو توسعه می‌داد، تصمیم گرفت اولین قطعات ساعت‌سازی پیشرفته‌ش رو فقط تحت نام خودش تولید کنه.

اولین پیشرفت بزرگ

تو دهه بعد یا همون حدود، بولگاری راهش رو به سمت قلمرو ساعت‌سازی پیشرفته باز کرد، در حالی که همزمان به توسعه طراحی‌‌های مد بالای خودش هم ادامه می‌داد. نمونه‌‌هایی از این رو تو سال 2004 می‌بینیم، وقتی که برند هم ارگون و هم بولگاری-بولگاری گرند کامپلیکیشن رو معرفی کرد. ارگون یه قاب جدید با طراحی ارگونومیک داشت که با بند یکپارچه بود و هم از طلای سفید و هم از استیل تولید می‌شد. این ساعت هم در نسخه‌‌های سه عقربه و هم کرونوگراف اتوماتیک عرضه شد که در قلبشون موتور‌های ETA قرار داشت. از طرف دیگه طیف، بولگاری-بولگاری گرند کامپلیکیشن قاب نمادین برند و اولین موتور پیشرفته اختصاصی‌اش رو داشت. این کالیبر یه ذخیره انرژی 64 ساعته، یه بالانس با اینرسی متغیر و یه توربیون داشت. بولگاری-بولگاری گرند کامپلیکیشن به صورت محدود در طلای زرد و سفید تولید شد.

پیشنهاد‌های بولگاری شروع به داغ شدن می‌کنه

در سال 2005، بولگاری 50 درصد از کادران دیزاینز، یه متخصص صفحه ساعت سوئیسی، و 51 درصد از پرستیژ دی‌اور، یه تولیدکننده دستبند ساعت از استیل و فلزات گرانبها رو خرید. بعد در سال 2006، برند واقعاً همه رو شگفت‌زده کرد و دو تا ساعت جدید رو در قاب کاملاً جدید آسیوما با موتور‌های پیچیده جدید معرفی کرد. اولین این معرفی‌ها آسیوما توربیون مولتی-کامپلیکیشن بود. قابش یه شکل تونو چرخیده منحصر به فرد با دو تا امضای بولگاری داشت. میله‌‌های پهن شیب‌دار خطوطش رو برجسته می‌کرد و گوشه‌‌هایی شبیه به تزئینات ظریف برای یه ظاهر کاملاً جدید ایجاد می‌کرد. داخل ساعت کالیبر جدید BVL 416 قرار داشت. این موتور اتوماتیک تأثیرگذار از 416 قطعه تشکیل شده بود و توربیون، تقویم دائمی و پیچیدگی‌‌های زمان دوگانه 24 ساعته داشت. علاوه بر این، کاملاً دست‌ساز و با پرداخت دستی بود. آسیوما توربیون به صورت محدود در طلای سفید، زرد و رزگلد تولید شد.

دومین معرفی مهم سال، آسیوما اور رتروگراد محدود بود. این ساعت همون قاب آسیوما رو با موتور BLV 261 داشت. الهام این کالیبر رو می‌شه در ساعت‌‌های پرمیر رتروگراد دنیل روث از دهه 1990 دید. این ساعت‌ها ساعت‌شمار رتروگراد “6 به 6” و یا یه نشانگر تاریخ یا زیرصفحه ثانیه‌شمار در ساعت 6 داشتن. در حالی که نسخه بولگاری هم ساعت‌شمار رتروگراد و ثانیه‌شمار فرعی داشت، این کالیبر خودش رو با یه نشانگر AM/PM اضافی متمایز می‌کرد. مثل موتور توربیون مولتی-کامپلیکیشن، همه 261 قطعه این موتور هم کاملاً دست‌ساز و با پرداخت دستی بودن.

قطعات بیشتری از پازل

در سال 2007، بولگاری 100 درصد فینگر، یه شرکت سوئیسی متخصص در تولید قاب برای ساعت‌‌های با پیچیدگی بالا رو خرید. برند همچنین شروع به توسعه کالیبر پایه کاملاً داخلی خودش کرد که قرار بود ن‌هایتاً در کل مجموعه ساعت‌‌های مردانه‌ش استفاده بشه. نتیجه این تلاش در سال 2010 اومد وقتی بولگاری از کالیبر BVL 168 در خط سوتیریو بولگاری رونمایی کرد. ساعت‌‌های سوتیریو بولگاری که در سال 2009 معرفی شده بودن، صد و بیست و پنجمین سالگرد برند رو جشن می‌گرفتن و ادای احترامی به بنیانگذارش بودن. قاب جدید همون شکل گرد سکه‌ای آشنا رو داشت، اما با یه بزل تمیزتر و مدرن‌تر و گوشه‌‌های پیچی زاویه‌دار. اعداد رومی هم جای اعداد عربی معمول 12 و 6 که روی بیشتر صفحه‌‌های بولگاری دیده می‌شد رو گرفتن.

کالیبر BVL 168 داخل سوتیریو بولگاری اولین موتوری بود که کاملاً توسط تیم طراحی خود بولگاری طراحی و تولید شده بود. این موتور ساعت‌شمار، دقیقه‌شمار و ثانیه‌شمار مرکزی داشت و همچنین یه نشانگر تاریخ مرکزی. این موتور 25 جواهره یه ذخیره انرژی 42 ساعته، فرکانس 4 هرتز، ساختار محکم نیکل نقره‌ای و یه بالانس دقیقاً قابل تنظیم با یه پل بالانس کامل برای مقاومت بالا در برابر ضربه داشت. لبه‌‌های الماس‌کاری شده با پرداخت‌‌های کوت دو ژنو و پرلاژ تکمیل شده بودن. جالب اینجاست که این کالیبر 100 درصد سوئیسی یه طراحی پل 3/4 داشت که خیلی از علاقه‌مندا اون رو با طراحی موتور‌های آلمانی مرتبط می‌دونن.

ادغام عمودی کامل

سال 2010 چند تا نقطه عطف مهم دیگه هم برای برند داشت. اون سال، بولگاری سهام باقی‌مونده تولیدکننده‌‌های صفحه و دستبندش، کادرانز دیزاینز و پرستیژ دی‌اور رو خرید. این کار باعث شد 100 درصد فرآیند‌های تولید ساعت بولگاری زیر یه سقف مجازی جمع بشه. همچنین تو همون سال، فرانچسکو تراپانی مدیرعامل بولگاری، که از نسل چهارم خانواده بولگاری بود، اعلام کرد که برند‌های جرالد جنتا و دنیل روث بالاخره با مجموعه بولگاری ادغام می‌شن. ساعت‌ها هم لوگوی بولگاری و هم لوگو‌های دنیل روث و جرالد جنتا رو روی صفحه‌شون خواهند داشت. علاوه بر این، ویژگی‌‌های زیبایی‌شناختی این برندها مثل قاب‌‌های هشت ضلعی و بیضی و نمایشگر‌های غیرمعمول تو مجموعه بولگاری ادامه پیدا می‌کنه. این اعلامیه خیلی از ابروها رو تو جامعه ساعت بالا برد. با این حال، این یه قدم مهم در تثبیت اعتبار برند در ساعت‌سازی بود.

پیچیدگی‌‌های فراوان

بولگاری این مناسبت رو با معرفی 19 ساعت با برند دوگانه جشن گرفت. این قطعات طیف وسیعی از پیچیدگی‌ها رو وارد مجموعه بولگاری کردن، از جمله کرونوگراف‌ها، فاز‌های ماه، ساعت‌شمار‌های پرشی، ریتروگریدها، توربیون‌ها و مینوت ریپیترها. یکی از ساعت‌‌های برجسته از پیشنهاد‌های دنیل روث، توربیون راتراپانت بود. این ساعت طراحی کلاسیک قاب بیضی دوتایی روث رو در یه اندازه 46 میلی‌متری داشت که خیلی مناسب اون زمان بود. علاوه بر یه نمایشگر زمان آفست، کالیبر اختصاصی DR 8300 یه ثبات کرونوگراف تک 30 دقیقه‌ای، نشانگر ذخیره انرژی و توربیون 60 ثانیه‌ای ارائه می‌داد.

بولگاری جرالد جنتا گرند سونری مگسونیک پیشنهاد رده بالای برند بود. این ساعت با کالیبر فوق‌العاده GG 31001 کار می‌کرد که در مجموع 923 قطعه داشت و کاملاً دست‌ساز بود. ساعت سه تا پیچیدگی زنگ‌دار داشت – یه پتیت سونری (که به طور خودکار ساعت‌ها رو موقع گذر می‌زد و ربع‌ها رو موقع گذر)، یه گرند سونری (که به طور خودکار ساعت‌ها رو موقع گذر می‌زد و اونا رو با ربع‌ها در هر ربع ساعت تکرار می‌کرد) و یه مینوت ریپیتر (که ساعت‌ها، ربع‌ها و دقیقه‌ها رو به دستور می‌زد). با چهار چکش ضربه‌زن و چهار زنگ، ساعت ملودی معروف زنگ‌‌های وست‌مینستر رو می‌نواخت. مگسونیک که از دو فنر اصلی برای ذخیره انرژی اصلی و عملکرد‌های زنگ‌دار استفاده می‌کرد، دو تا نشانگر ذخیره انرژی در پشتش داشت. و اگه همه اینا کافی نبود، یه توربیون هم بود، با قیمت خرده‌فروشی حدود 1 میلیون دلار آمریکا.

طراحی طلایی: پیش‌درآمدی از آینده

هر چقدر هم که مگسونیک شگفت‌انگیز بود، هیچ خط ساعتی تو سال‌‌های آینده به اندازه اکتو برای برند بولگاری مؤثر نبود. قابش که تو دهه 2000 توسط جنتا طراحی شده بود، یه افسانه در حال شکل‌گیری بود. بی-رترو، از جنس استیل و سرامیک با یه نمایشگر ساعت‌شمار پرشی، دقیقه‌شمار رتروگرید و تاریخ رتروگرید، ترکیبی از زیبایی‌شناسی مدرن و پیچیدگی‌‌های کلاسیک جنتا بود. کوادری-رترو از طلای رزگلد حتی پیچیدگی بیشتری به اون اضافه کرد، با یه کرونوگراف که ثبات‌‌های 30 دقیقه‌ای و 12 ساعته رتروگرید داشت. یه اکتو توربیون و مینوت ریپیتر (که تو تصویر نیست) پیچیدگی‌‌های واقعی ساعت‌سازی پیشرفته رو به این خط آورد. در ن‌هایت، اکتو گرند سونری از طلای سفید ساعت‌‌های رتروگرید و یه نمایشگر دقیقه‌شمار چرخشی رو با پیچیده‌ترین عملکرد‌های زنگ‌داری که برند می‌تونست ارائه بده ترکیب کرد. این ساعت‌ها که مجهز به موتور‌های اختصاصی و داخلی بودن، از هر نظر ساعت‌سازی جدی بودن.

چه مدیریت بولگاری در سال 2010 می‌دونست یا نه، طراحی اکتو 10 سال بعد به عنوان پایه و اساس هویت ساعت‌سازی برند خدمت میکرد. اکتو تبدیل به پایه‌ای برای باورنکردنی‌ترین نوآوری‌‌های برند هم در موتور و هم در ساختار خارجی می‌شد. این ساعت رکورد پشت رکورد رو می‌شکست و بولگاری رو به بالاترین سطوح صنعت ساعت‌سازی می‌رسوند. و شاید از همه مهم‌تر، این برگ برنده‌ای بود که بالاخره باعث می‌شد علاقه‌مندان معمولی ساعت هم به ساعت‌‌های بولگاری توجه کنن.

تضمین آینده‌ای قوی برای برند بولگاری

سال ۲۰۱۱ نقطه عطف مهمی برای بولگاری به عنوان یه شرکت بود. از سال ۱۸۸۴، سوتیریو بولگاری و نسل‌هاش همیشه سهام اکثریت شرکت رو داشتن. اما با وجود پیشرفت‌هاش تو ساعت‌سازی تو دهه ۲۰۰۰، بولگاری به خاطر رکود مالی ۲۰۰۹ دچار مشکل شده بود. برای دستیابی به منابع مالی بیشتر و دسترسی گسترده‌تر به بازار‌های جهانی، خانواده بولگاری در سال ۲۰۱۱ معامله‌ای به ارزش ۳.۷ میلیارد یورو با گروه لوکس فرانسوی LVMH موئت هنسی لویی ویتون انجام داد. در ازای ۵۰.۴٪ سهام خانواده بولگاری در شرکت، LVMH ۳.۵٪ از سهام خودش رو داد. این معامله خانواده بولگاری رو به دومین سهامدار خانوادگی بزرگ گروه تبدیل کرد.

فرانچسکو تراپانی، مدیرعامل بولگاری و نتیجه سوتیریو بولگاری، از سال ۱۹۸۴ رهبری برند رو به عهده داشت. اون با دیدن مشکلات پیش روی شرکت‌‌های لوکس مستقل، از سال ۲۰۰۴ فهمیده بود که فروش بولگاری بالاخره اتفاق می‌افته. با این حال، صبورانه منتظر خریدار مناسب مونده بود. وقتی LVMH علاقه نشون داد، تراپانی معتقد بود این گروه به بولگاری کمک می‌کنه به اهدافش برسه. تو یه مصاحبه، تراپانی گفت:

“ما همیشه یه برنامه بلندمدت جهانی برای بولگاری داشتیم. این معامله اون برنامه‌ها رو خیلی تغییر نمیده. کاری که می‌کنه اینه که رسیدن به اون برنامه رو خیلی آسون‌تر می‌کنه. حالا فرصتی داریم که کارها رو با سرعت خیلی بیشتری انجام بدیم. پس برند نه تنها تو پنج سال آینده قدرتمندتر میشه، بلکه خیلی قدرتمندتر از اونی میشه که بدون معامله LVMH می‌شد.”

بعد از فروش، تراپانی رئیس بخش ساعت و جواهر LVMH شد. به این ترتیب، نه تنها بر بولگاری بلکه بر برند‌های ساعت تگ هویر، زنیت و هابلوت هم نظارت داشت. تراپانی تا سال ۲۰۱۴ تو این سمت موند و ادغام روون بولگاری تو گروه رو تضمین کرد. همچنین از راه‌اندازی مجدد نماد مدرن بولگاری، اکتو، حمایت کرد.

تولد دوباره اکتو

در سال ۲۰۱۲، ساعت اکتو که قبلاً برند دوگانه جرالد جنتا بولگاری داشت، طراحی تازه‌ای گرفت و فقط نام بولگاری رو داشت. با اندازه جدید و کوچک‌تر قاب ۴۱.۵ میلی‌متری، خط جدید شامل طرح‌‌های ساده سه عقربه‌ای و اعداد سنتی ۱۲ و ۶ بولگاری بود. قاب اکتو در مجموع ۱۱۰ وجه داشت که با سطوح صیقلی و مات دست‌ساز تموم شده بود. داخلش، کالیبر جدید BVL 193 بهبودی از موتور پایه اصلی داخلی برند، BVL 168 بود. کالیبر بهبود یافته حالا دو بشکه فنر اصلی و ذخیره انرژی بیشتری به مدت ۵۰ ساعت داشت. با این عرضه، برند اکتو رو به عنوان چهره مدرن ساعت‌‌های بولگاری معرفی کرد. این طراحی علاقه زیادی بین علاقه‌مندان ایجاد کرد. همچنین کمک کرد تا فاصله بین محصولات مد محور بولگاری و شاهکار‌های پیچیده‌ش پر بشه.

بولگاری دانیل روث کاریون توربیون

با این حال، تاثیرگذارترین عرضه بولگاری از نظر ساعت‌سازی در سال ۲۰۱۲، این نسخه محدود ۳۰ عددی بود. کالیبر داخلی DR3300 داخلش نه تنها یه توربیون بلکه یه مینوت ریپیتر کاریون هم داشت. برخلاف مینوت ریپیتر‌های سنتی که با دو چکش روی دو زنگ یه صدای بالا و پایین می‌زنن، مکانیسم کاریون که کمیاب‌تره با سه چکش روی سه زنگ یه صدای بالا، پایین و وسط می‌زنه. دو بشکه – یکی برای ریپیتر و یکی برای زمان‌سنجی – موتور رو تغذیه می‌کردن و یه نشانگر ذخیره انرژی ۷۵ ساعته از پشت قابل مشاهده بود. بولگاری این کالیبر رو تو یه قاب بیضی دوتایی ۴۳ میلی‌متری از طلای رز ۱۸ عیار جا داد. مثل کریستال، صفحه هم از یاقوت کبود شفاف بود و شاخص‌‌های طلای رز داشت. جالب اینکه صفحه با خود قاب تماس نداشت. بولگاری این کار رو کرد تا صدای زنگ‌ها بهتر تقویت بشه. برای دیدن بولگاری دانیل روث کاریون توربیون زیبا در حین مونتاژ، اینجا کلیک کنید.

ارتقای یه نماد دهه ۷۰ بولگاری

ساعت بولگاری بولگاری که به سال ۱۹۷۷ برمی‌گرده، یکی از اولین موفقیت‌‌های بزرگ برند تو بازار ساعت‌‌های مردونه بود. بزل با برند پررنگش به یه ویژگی سبکی امضا برای خیلی از اولین موفقیت‌‌های برند تبدیل شده بود. در سال ۲۰۱۳، برند به بولگاری بولگاری یه به‌روزرسانی مدرن داد و اون رو با کالیبر داخلی BVL 191 مجهز کرد. BVL 191 که با یه بشکه فنر اصلی و با ذخیره انرژی ۴۲ ساعته کار می‌کرد، به اندازه BVL 193 تو اکتو مشخصات بالایی نداشت. با این حال، یه تغییر مهم برای بولگاری بود، چون برند شروع کرد به استفاده از موتور‌های سه عقربه‌ای خودش حتی برای محصولات مد محورش. بولگاری بولگاری سه عقربه‌ای ۴۱ میلی‌متری هم با استیل و هم با ترکیب استیل/طلای رز عرضه شد. یه نسخه کرونوگراف هم که با موتور افسانه‌ای زنیت ال پریمرو کار می‌کرد، همون سال به لطف اتحاد هر دو برند با LVMH معرفی شد.

اما جذاب‌ترین بولگاری بولگاری که در سال ۲۰۱۳ رونمایی شد، نسخه توربیون بود که با کالیبر داخلی جدید و جالب BVL 263 کار می‌کرد. چیزی که این موتور رو از توربیون‌‌های قبلی بولگاری متمایز می‌کرد، قابلیت کوک خودکارش و پل بالایی یاقوت کبود شفافش بود. پل نامرئی به اون ظاهر خوشایند یه توربیون پرنده رو می‌داد و دید بدون مانعی از قفس توربیون ارائه می‌کرد. روتور طلای ۲۲ عیار با پرداخت رودیوم به طرز هنرمندانه‌ای اسکلتون شده بود تا بهترین نمای ممکن از موتور رو ارائه بده. این موتور نشونه‌ای از چیز‌هایی بود که قراره بیان. چند سال بعد، یه توربیون پرنده واقعی بالاخره در دسترس بولگاری قرار می‌گرفت.

بولگاری یه مدیرعامل جدید رو خوشامد میگه

در حالی که فرانچسکو تراپانی، مدیرعامل سابق بولگاری، قرار بود یه سال دیگه رئیس بخش ساعت و جواهر LVMH بمونه، در سال ۲۰۱۳ این گروه ژان-کریستف بابین رو به عنوان مدیرعامل جدید بولگاری استخدام کرد. بابین که از سال ۲۰۰۰ مدیرعامل تگ هویر بود، بی‌وقفه تلاش کرده بود تا برند رو هم از نظر فروش و هم از نظر ساعت‌سازی تقویت کنه. تلاش‌‌های اون نه تنها به افتتاح بیش از ۱۰۰ بوتیک تگ هویر در سراسر جهان منجر شد، بلکه هشت جایزه در مسابقه بزرگ ساعت‌سازی ژنو، از جمله عقربه طلایی ارزشمند در سال ۲۰۱۲ رو هم به ارمغان آورد. بابین با همکاری فابریزیو بونوماسا، مدیر طراحی ساعت بولگاری، و گیدو ترنی، رئیس بخش ساعت‌سازی برند، کمک می‌کرد تا ساعت‌‌های بولگاری به سطح بی‌سابقه‌ای از مطلوبیت در بین کهنه‌کار‌های صنعت و کلکسیونرها برسن.

معرفی دستبند اکتو

به عنوان آخرین رویداد قابل توجه سال ۲۰۱۳، بولگاری برای اولین بار اکتو رو با یه دستبند استیل عرضه کرد. اکتو استیل جدید ممکن بود زیر صفحه هیچ ارتقای خیره‌کننده‌ای نداشته باشه. هنوز هم با کالیبر داخلی BVL 193 کار می‌کرد. اما اضافه کردن دستبند، آخرین قدم در تثبیت تصویر مهم‌ترین خط ساعت مدرن بولگاری بود. دستبند جدید ۱۱۰ وجه قاب و پرداخت‌‌های مات و براق متناوبش رو تکمیل می‌کرد. قطعات مستطیلی کاملاً صیقلی داشت که تو گهواره‌‌های ظریف مات جا گرفته بودن. لینک‌‌های کوتاه باعث می‌شد دستبند مثل یه تیکه جواهر دور مچ بپیچه و یه قفل پروانه‌ای مخفی، ظاهری یکپارچه ایجاد می‌کرد.

با دستبند جدید و شیکش، یه کالیبر داخلی و یه قاب مدرن با قطر فقط ۴۱.۵ میلی‌متر، فاصله گوشه تا گوشه ۴۷ میلی‌متر و ضخامت ۱۰.۵ میلی‌متر، نماد مدرن بولگاری بالاخره تکمیل شده بود. یا نه؟

نه، نشده بود

درست سال بعد، بولگاری با عرضه اکتو فینیسیمو در سال ۲۰۱۴ مرزها رو جابجا کرد. هدف برند این بود که ساعتی بسازه که تجسم “تنش پویا” باشه. این ساعت باید سبک تهاجمی عصر مدرن رو با باریکی و ظرافت دوره‌ای گذشته متعادل می‌کرد. نتیجه این نسخه جدید از ساعت پرچمدار برند، اکتو، با ضخامت قاب فقط ۵.۱۵ میلی‌متر بود. کمتر از نصف ضخامت اکتویی بود که فقط دو سال قبل معرفی شده بود و یه کالیبر BVL 128 کوک دستی کاملاً جدید داشت. با قطر ۳۶.۶ میلی‌متر، موتور نسبتاً عریضی بود. عرضش اجازه می‌داد اجزا بیشتر به صورت افقی تا عمودی پخش بشن و در مجموع ارتفاعی فقط ۲.۲۳ میلی‌متر داشته باشه. یه نمایشگر ثانیه فرعی در ساعت ۷:۳۰، یه پل بالانس کامل و یه نشانگر برای ذخیره انرژی ۶۵ ساعته روی خود بشکه فنر اصلی داشت.

قابل درکه که بولگاری می‌خواست این کالیبر فوق باریک تاثیرگذار رو به نمایش بذاره. با این حال، یه پشت شیشه‌ای سنتی، ساعت رو به طور قابل توجهی ضخیم‌تر می‌کرد. بولگاری این مشکل رو با ساخت یه قاب تک‌تکه با یه پنجره یاقوت کبود یکپارچه حل کرد. این کار باعث شد نمایشگر یاقوت کبود جزء جدایی‌ناپذیر خود قاب بشه. بعد از نصب صفحه و عقربه‌‌های ۰.۲ میلی‌متری نازک روی موتور، بزل و کریستال جلویی ساعت رو آب‌بندی می‌کردن. هشت پایه توخالی و رزوه‌دار روی بزل زیرین از قاب تک‌تکه به سمت پشت امتداد پیدا می‌کردن. اونجا، با پیچ‌‌های مینیاتوری پنج‌ضلعی در هر گوشه هشت‌ضلعی محکم می‌شدن. اکتو فینیسیمو با یه قاب پلاتینی معرفی شد که هوشمندانه ۴۰ میلی‌متر قطر داشت و باز هم، فقط ۵.۱۵ میلی‌متر ضخامت.

تبدیل شدن به یه رکوردشکن

بعد از اینکه پاشون رو تو آب ساعت‌‌های فوق باریک گذاشتن، بابین، بونوماسا و ترنی می‌خواستن ببینن بولگاری تا کجا می‌تونه این مفهوم رو پیش ببره. در سال ۲۰۱۴، همزمان با اکتو فینیسیمو جدید، بولگاری اکتو فینیسیمو توربیون رو هم عرضه کرد. با این ساعت، برند عنوان نازک‌ترین موتور توربیون ساخته شده تا اون زمان رو از آن خودش کرد. بولگاری کالیبر ۲۴۹ قطعه‌ای BVL 268 رو کاملاً حول ضخیم‌ترین جزءش، قفس توربیون، طراحی کرد. برای کاهش ضخامت کلی، بولگاری به جای یاتاقان از بلبرینگ استفاده کرد و مجموعه تنظیم‌کننده سنتی رو کنار گذاشت. در نتیجه، زمان‌بندی مستقیماً روی خود بالانس ۳ هرتزی با اینرسی متغیر تنظیم می‌شد. نتیجه یه موتور توربیون پرنده واقعی با ضخامت فقط ۱.۹۵ میلی‌متر بود. این رکورد قبلی ۲.۹۷ میلی‌متری که آرنولد و سان با UTTE در سال ۲۰۱۳ ثبت کرده بود رو در هم شکست. اما این فقط اولین رکورد جهانی از هفت رکوردی بود که بولگاری تا سال ۲۰۲۱ ثبت می‌کرد.

پیشگامی در مواد و تکنولوژی

همونطور که در سال ۱۹۹۸ با آلومینیوم این کار رو کرده بود، بولگاری در سال ۲۰۱۵ بار دیگه با دیاگونو منیزیم مرز‌های طراحی رو جابجا کرد. از طراحی موفق ساعت ورزشی اواخر دهه ۸۰ الهام گرفته بود در حالی که از ترکیبی از مواد که به ندرت در ساعت‌سازی دیده می‌شد استفاده می‌کرد. بدنه میانی و صفحه از منیزیم ساخته شده بودن. این فلز با کارایی بالا ۳۳٪ از آلومینیوم سبک‌تر، ۵۰٪ از تیتانیوم سبک‌تر و ۷۵٪ از فولاد سبک‌تر بود. منیزیم بعد با موتورلاک پوشونده شده بود، یه پوشش محافظ که در صنعت خودرو به خاطر مقاومت در برابر حرارت و دوام فوق‌العاده‌ش شناخته شده. این پوشش نه تنها به پایه منیزیمی مقاومت بیشتری در برابر خراش و خوردگی می‌داد، بلکه یه پرداخت رنگی و دانه‌دار هم بهش می‌بخشید.

کناره‌‌های قاب، گوشه‌‌های داخلی و سگک از یه پلیمر به نام پلی اتر اتر کتون یا PEEK ساخته شده بودن. این ماده پلاستیکی معمولی نبود، بلکه یه ماده ممتاز بود که به خاطر نسبت استحکام به وزن و مقاومت فوق‌العاده در برابر نوسانات دما شناخته شده. حتی در قسمت‌‌هایی از فضاپیمای جونوی ناسا در ماموریتش به مشتری هم استفاده شده بود. قاب ضد آب تا ۱۰۰ متر با یه بزل سرامیکی مقاوم در برابر خراش تکمیل شده بود و یه بند لاستیکی ولکانیزه داشت. اگه قرار بود یه ساعت بولگاری “همه‌کاره” وجود داشته باشه، دیاگونو منیزیم همون بود.

بولگاری حتی یه نسخه مفهومی از دیاگونو منیزیم معرفی کرد – که راب نادز تو این مقاله سال ۲۰۱۵ جزئیاتش رو شرح داده – با یه چیپ NFC داخلی. خود ساعت به عنوان یه “کلید” برای اپلیکیشن موبایل بولگاری ولت عمل می‌کرد. کاربر می‌تونست هر نوع اطلاعات با امنیت بالا رو وارد اپ کنه و اون رمزگذاری می‌شد و روی سرور‌هایی که توسط نظامی‌ها در کوه‌‌های آلپ سوئیس محافظت می‌شدن ذخیره می‌شد. به نظر می‌رسه که بولگاری فعلاً این پروژه رو متوقف کرده.

جشن گرفتن روما

سال ۲۰۱۵ همچنین چهلمین سالگرد اولین ساعت مردونه موفق بولگاری، روما بود. روما که در اصل یه ساعت دیجیتال طلای زرد بود و به ۱۰۰ عدد محدود شده بود و به بهترین مشتریان بولگاری هدیه داده شد، پیش‌درآمد بولگاری بولگاری ۱۹۷۷ بود. با شکل سکه‌مانند و بزل حکاکی شده‌ش، روما منشأ واقعی بسیاری از زبان طراحی ساعت‌‌های بولگاری بود. پس برند از این فرصت استفاده کرد تا جشنش بگیره و با آخرین و بهترین موتور‌های مکانیکی‌ش به روما ادای احترام کنه. روما فینیسیمو ۴۱ میلی‌متری با کالیبر فوق باریک ۲.۲۳ میلی‌متری BVL 128 معرفی شد، با ۱۰۰ عدد از جنس طلای زرد و نسخه‌‌های تولید استاندارد از جنس طلای رز و استیل. و مثل اکتو، روما فینیسیمو هم یه نسخه توربیون دید. مجهز به کالیبر فوق باریک BVL 268، قاب فقط ۵.۴ میلی‌متر ضخامت داشت.

ادامه دادن سنت دانیل روث

در پایان سال ۲۰۱۵، بولگاری چندین ساعت پیچیده در خط دانیل روث عرضه کرد. از یه مینوت ریپیتر کاریون گرفته تا یه کرونوگراف راتراپانت با توربیون، اینا ساعت‌‌های پیچیده‌ای برای کارشناسان بودن. اما یکی از جالب‌ترین‌هاشون، پاپیون توربیون بود. از نمایشگر دقیقه “پروانه‌ای” که دانیل روث طراحی کرده بود استفاده می‌کرد، که در اون دو عقربه دقیقه‌شمار مخالف هم دور صفحه می‌چرخیدن. وقتی یکی به علامت ۶۰ دقیقه می‌رسید، جمع می‌شد و ۹۰ درجه می‌چرخید. همزمان، عقربه دقیقه‌شمار مخالف باز می‌شد و به همون شکل می‌چرخید و دقایق رو از صفر نشون می‌داد. همراه با یه دیسک ساعت‌شمار پرشی، این نمایشگری بود که خیلی از طرفدار‌های دانیل روث می‌شناختن و دوست داشتن. اما بولگاری یه قدم فراتر رفت و اولین توربیون پرنده مرکزی خودش رو اضافه کرد. این کالیبر جدید داخلی BVL 266 هم ادای احترامی به میراث دانیل روث بود و هم نمادی از چشم‌انداز ساعت‌سازی خود بولگاری.

طوفان در راه بود

سال ۲۰۱۵ به نوعی یه خط تمایز در تاریخ مدرن ساعت‌سازی بولگاری بود. اگرچه مسلماً سال “کسل‌کننده‌ای” نبود، اما در مقایسه با انبوه رکورد‌های جهانی که بولگاری از ۲۰۱۶ به بعد ثبت می‌کرد، رنگ می‌باخت.

سال‌‌های بعد از ۲۰۱۱ قطعاً تغییرات زیادی برای بولگاری به همراه داشت. برند دست به دست شده بود، پرچمدارش اکتو رو بازسازی کرده بود و اولین پیشرفتش رو در ساعت‌سازی فوق باریک انجام داده بود. و هر سال از ۲۰۱۶ به بعد، بولگاری با اشتیاق بی‌حد و حصرش برای فشار دادن مرز‌های خودش، تیتر اخبار ساعت‌سازی رو از آن خودش کرد. پس امیدوارم چند هفته دیگه دوباره اینجا به من بپیوندید تا شش سال آخر داستان ساعت‌سازی بولگاری رو کشف کنیم. باور کنید دوستان من، اونا واقعاً سال‌‌های شگفت‌انگیزی هستن.

دیدگاه شما

دیدگاهتان را بنویسید  

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *