خرید اقساطی
خانه دسته بندی
0
سبد خرید
حساب کاربری
خرید اقساطی

5 ترند آزار دهنده که بهتر است در سال 2024 از بین بروند

ادمین اشرافی
اشرافی
1402-12-29 ۱۲:۱۵
5 ترند آزار دهنده که بهتر است در سال 2024 از بین بروند

مطمئناً، دلیل اینکه شما همه چیز را در سایت Time+Tide می‌خوانید این است که به ساعت علاقه دارید و مهمتر از آن، اینکه دوست دارید از آخرین ترند ساعت مطلع باشید. حالا ترند ساعت چیست؟ برای توصیف آن، فرض کنید ساعت‌ها در دسته‌بندی‌هایی، جایی بین صنعت مد و خودروسازی قرار می‌گیرند. اینها دو دنیایی هستند که برخی از قدیمی‌ترین شرکت‌ها در طول تاریخ را در خود جای داده‌اند و نه تنها به دنبال آخرین ترندها هستند بلکه به قدری تأثیرگذار هستند که حتی شرکت‌های بعدی را نیز تعیین می‌کنند. گاهی اوقات، ممکن است اینها صرفاً برای بهبود فروش باشد، اما گاهی اوقات، این انتخاب‌های طراحی آنقدر تأثیرگذار هستند که هر برند تفسیر خاص خود را از آنها دارد و این همان چیزی است که در مورد ترندهای ساعت می‌بینیم، این صنعت طی چند سال گذشته به طور تصاعدی رشد کرده است. در اصل، اگر ما، عموم خریداران ساعت، مثلاً یک ویژگی یا رنگ خاص را دوست داشته باشیم، می‌توان یقین داشت که در آینده شاهد موارد بیشتری از آن خواهیم بود. ترندها فقط به یک ویژگی خاص ساعت محدود نمی‌شوند. آنها ممکن است حتی در فرهنگ گسترش یابند و در چیزهایی که تبدیل به هنجار می‌شوند، نفوذ کنند. از برخی از این ترندها خسته شده‌ایم؟ شاید. بیایید به برخی از ترندهایی که احتمالاً باید در سال 2024 کنار گذاشته شوند، نگاهی بیندازیم.

پتینه مصنوعی (Faux patina)

همه ما این تجربه را داریم، ماه مارس فرا می‌رسد و برند مورد علاقه شما ساعت جدیدی را به دنیا معرفی می‌کند و شما از این تغییر نسبت به مدل سال گذشته هیجان‌زده هستید. تا اینکه، در کمال تعجب، می‌بینید لوم ساعت قهوه‌ای است. من به خوبی می‌دانم در اینجا چه جنگی بر سر «fauxtina» در می‌گیرد، یک واژه مرکب هوشمندانه از ترکیب «faux» و «patina». این ساعت به برزخ ساعت‌ها رفته است، جایی که بحث‌هایی در مورد اینکه آیا کسی آن را دوست دارد، ندارد یا اصلاً اهمیتی نمی‌دهد، بالا گرفته است و احتمالاً هرگز حل نخواهد شد. واژه Fauxtina از اواسط دهه 2000 باب شد و اساساً به فرآیند ساخت چیزی جدید اشاره دارد، در اینجا ساعت‌های مچی به سبک قدیمی، ظاهری فرسوده، استفاده شده و به طور طبیعی کهنه می‌شوند. با توجه به موج اخیر محبوبیت ساعت‌های قدیمی، ناگفته نماند که برندهای ساعت همگی از این بازار استفاده و برای تصرف آن تلاش کرده‌اند.

البته، این امر طبیعی است و در بسیاری از موارد، عالی عمل می‌کند. مثالی خوب از این دست Omega Seamaster No Time to Die است. در حالی که، طرح لوم آن شبیه یک ساعت غواصی در دهه 60 است، در واقع به ساعت شخصیت می‌بخشد. در واقع، وقتی به NTTD Seamaster نگاه می‌کنم، لوم آن را حتی به عنوان پتینه مصنوعی هم نمی‌بینم. بیشتر شبیه رنگی منحصر به فرد است. چیزی که مسلم است: ما اغلب دوستدار ساعت‌های قدیمی هستیم. برای اثبات این موضوع فقط باید نتایج حراج اخیر را بررسی کنید. بدون توجه به بها، یک چیز بین این ساعت‌ها مشترک است و آن این واقعیت است که ظاهر اکثر آنها به طور طبیعی کهنه شده است. همه آنها آثار فرسودگی را نشان می‌دهند که هر کدام داستانی را بیان می‌کند. اگر این ساعت‌های جدیدی که در حال حاضر می‌خریم، سعی دارند داستانی دروغین را بیان کنند، چگونه می‌توانیم آن داستان را در زمان آینده بازگو کنیم؟ این ساعت‌های جدید چگونه می‌توانند این عمق و شخصیت را به تصویر بکشند؟ از چند سال پیش، ساعت‌هایی مانند Longines Heritage Military نمونه‌ای عالی از مواردی هستند که پتینه مصنوعی آن را نشان می‌دهد.

من طرفدار همه برندهایی هستم که به تاریخچه خود تکیه دارند تا چیز خاصی به ما بدهند. در واقع، تا آنجا که بگویم بسیاری از برندهای موجود در بازار این کار را به خوبی انجام نمی‌دهند و اگر این کار را انجام دهند، ما چیزهای بیشتری برای صحبت خواهیم داشت. من می‌خواهم خلق مجدد آثار کلاسیک دقیقاً همانطور باشد که در زمان انتشار نسخه اصلی بود، نه بازتولیدی سلیقه‌ای مانند آنچه اکنون بسیاری از آنها به نظر می‌رسند. علاوه بر این، اگر ساعت اورجینال شما در آن زمان وجود نداشته و در حال حاضر آن پتینه واقعی را ندارد، خوب، این بحث دیگری است. می‌توانم بگویم چند برند این تعادل را به درستی برقرار می‌کنند. به عنوان مثال، امگا و رولکس، بازتولیدی مدرن از Speedmaster و Submariner ارائه می‌کنند که می‌توانید با اطمینان بگویید در طول زمان سفر کرده‌اید. خش‌ها و علامت‌های خودتان را روی این ساعت‌ها بگذارید و داستان‌هایی را برای زمانی که آنها را به نسل بعدی تحویل می‌دهید، بسازید.

رنگ سبز

بلافاصله بعد از اتمام تحصیل، در اوایل دهه 2000 یکی از اولین مشاغل من کار در یک نمایندگی خودرو بود. در آن زمان، یک ماشین خاص وجود داشت که نمی‌توانستیم آن را بفروشیم. ماه‌ها در نمایشگاه مانده بود، کاملاً نو، بدون اینکه کسی حتی بخواهد به آن دست بزند. مشکل چه بود؟ سفید بود. با وجود خیزش در دهه 90، در آغاز قرن جدید اتومبیل‌های سفید از مد افتادند. اکنون آنها دوباره مد شده‌اند و شرط می‌بندم اگر همین الان از پنجره به بیرون نگاه کنید، احتمالاً یکی دو مورد خواهید دید. آه که چه قدر زمانه تغییر می‌کند.

این دقیقاً همان چیزی است که در دنیای ساعت دیده‌ایم. از اوایل سال 2021، تقریباً هر برند ساعتی در برخی مواقع محصولی با عرضه عمده داشته که دارای صفحه یا قاب سبز رنگ بوده است. اولاً، طرفداران مد‌های بی‌ثبات اجازه دهید یادآوری کنم که قبلاً از رنگ سبز متنفر بودید. به حدود سال 2003 بازگردید و رولکس Submariner 16610LV ملقب به «Kermit» با قاب آلومینیومی سبز رنگ و جذاب، سپس، در سال 2010 مدل 116610LV Hulk با صفحه سبز و قاب سبز رنگ عرضه شد. همه از آنها متنفر بودند! محافل پر از این بود که این مدل ساعت چه قدر جلف است و رولکس راه خود را گم کرده است. این ماجرا البته تا سال 2018 بود، زمانی که جزر و مد همه چیز را تغییر داد. قیمت‌ها افزایشی شد و خرید آنها بسیار سخت‌تر شد. سپس رولکس تولید Hulk را در سال 2020 متوقف کرد، و این زمانی بود که همه چیز کاملاً جدی شد.

برندهای ساعت واقعاً از تغییر سلیقه ناگهانی همه استقبال کردند و رنگ آبی باب شد. اما اگر همه کاری را انجام دهند، دیگر آنقدر هم تازه نیست، درست است؟ اگر سبز تیره می‌خواهید، می‌توانید سراغ Breitling Premier، Tissot PRX یا Farer Mansfield بروید. یا شاید هم سبز زیتونی، اگر چنین است، Longines HydroConquest، Omega’s Seamaster 300M، یا حتی Jaeger-LeCoultre Polaris و Reverso Tribute برای زیبایی بیشتر، موارد مناسبی هستند. یا شاید هم کاملاً دیوانه شده‌اید و آرزوی یاقوت کبود سبز Hublot Big Bang را دارید.

اشتباه برداشت نکنید، من ساعت سبز را در حد اعتدال دوست دارم، اما باید برای این ساعت‌ها وقت گذاشت. ساعت‌های سبز رنگ زیادی وجود دارد که می‌توانید بفروشید. من یک ساعت با نواری از رنگ سبز دارم، GMT-Master II، جالب است چون این ساعت مورد علاقه بسیاری است. این سطح معمولاً باعث می‌شود من چیزی را بیشتر دوست داشته باشم، بنابراین شاید من آن شخص عجیب و غریب باشم.

لیست‌های انتظار

همه ما این تجربه را داریم. پس‌انداز می‌کنیم و پس‌انداز می‌کنیم تا ساعت رویایی‌مان را بگیریم و ناگهان، پس از قدم گذاشتن در ساعت‌فروشی، با فروشنده‌ای مواجه می‌شویم که به معنای واقعی قادر به انجام کار خود نیست و نمی‌تواند ساعتی را که می‌خواهید به شما بفروشد. اگر با این مسائل آشنا نیستید – شاید اولین خرید ساعت لوکس شما باشد –فوق‌العاده خسته‌کننده خواهد بود. البته، اگر چیزی به دلیل تقاضا موجود نباشد، در انبار هم موجود نیست. من درک می‌کنم که محدودیت‌هایی وجود دارد و اینها ساعت‌هایی دقیق هستند. به هر حال، ساخت آنها صرف نظر از اینکه یک ساعت لوکس هنری، دست‌ساز یا ورزشی با تولید «انبوه» باشد، به زمان و دقت نیاز دارد.

در سال‌های منتهی به رونق بازار یعنی 2021/2022، بیشتر محصولات اکثر برندها در دسترس بودند. یا اگر یکی را می‌خواستید و در انبار نبود، کمی صبر می‌کردید، با شما تماس می‌گرفتند. این داستان بیشتر اجناس در آن زمان بود. الان باید بگوییم که آب کمی گل‌آلودتر شده است. برندهای مختلف این مشکل را دارند و فقط مشکل رولکس نیست. رونق بازار نه تنها در نتیجه مشوق‌های مالی، بلکه به دلیل هجوم عظیم به بازار ساعت به وجود آمد که رسانه‌های اجتماعی و یوتیوب نقش خود را ایفا کردند. این امر تقاضا را به طور تصاعدی افزایش داد و به نوبه خود، نمایندگی‌های مجاز در هنگام توزیع با مشکل مواجه شدند.

بزرگترین مشکل من در این زمینه تخصیص است. در شرایط خاص، باید فرصتی برای خرید ساعت به شما اختصاص داده شود که می‌تواند به اشکال مختلف باشد. در روزهای قبل از رونق بازار، به طور کلی یک لیست انتظار ساده است. به من گفته می‌شد: «شما دهمین لیست هستید آقای آستین». حالا فکر کردن به آن یک سوال دیگر است، اما حداقل می‌دانستید کجا ایستاده‌اید. این روزها هیچ چیز چندان روشن نیست. تولیدکنندگانی مانند Patek Philippe، Audemars Piguet، Rolex، Vacheron Constantin و حتی Omega، در برخی موارد، مجموعه‌ای از مراحل چالش‌برانگیز را برای مشتریان ناآگاه دارند. حتماً درباره نیاز به «ایجاد رابطه» با فروشنده شنیده‌اید. معنی آن چیست؟ فروشندگان مجاز، با درآمد تشویق می‌شوند. آنها نمی‌توانند فقط محصولات ممتاز را بفروشند، زیرا در بیشتر موارد مشتری کافی وجود ندارد و این امر عموم خریداران ساعت را دلسرد می‌کند. اکثر خریداران ساعت‌های لوکس تمایل بسیار کمی به خرید تعداد زیادی ساعت یا جواهرات دیگر دارند تا بالاخره محصولی که می‌خواهند به آنها «تخصیص» داده شود و متأسفانه، این امر اغلب در مورد ایجاد آن «رابطه» صدق می‌کند.

اوضاع به همین ترتیب است. تقاضا همچنان از عرضه پیشی می‌گیرد و علی‌رغم آنچه ممکن است فکر کنید، میانگین تبلیغات شما کار زیادی از پیش نمی‌برد. در واقع، آنها پول شما را می‌خواهند و اینکه شما راضی باشید، تجارت خوبی است! با رکود بازار، همه چیز تا حدودی آسان‌تر می‌شود، اما من حدس می‌زنم این وضعیت چندان بهبود نیابد. با این وجود، فروشندگان و برندها باید در کمک به مصرف‌کنندگان در ایجاد روابط به روش‌های مختلف، به غیر از صرف پول، بهتر عمل کنند. به مواردی مانند تولدها، سالگردها، تولد فرزند اول و چیزهای دیگری که ما از بزرگداشت آنها لذت می‌بریم، توجه کنید. همیشه ساعتی وجود خواهد داشت که دستیابی به آن غیرممکن است و این بخشی از جذابیت کار من است، اما امیدوارم امسال شرایط سخت‌تر شود و شفافیت بیشتری در کارمان داشته باشیم.

بندهای یکپارچه

آیا ساعت‌هایی با بند یکپارچه ترند هستند؟ تاریخچه آنها در فرهنگ عامه ساعت به دهه ۷۰ با معروف‌ترین طرح‌های جرالد جنتا، یعنی Audemars Piguet Royal Oak و Patek Philippe Nautilus برمی‌گردد، طرح‌هایی که اکنون در ذهن ما نقش بسته است. امروزه تقریباً هر برندی طراحی مخصوص به خود را دارد، چه مقرون به صرفه باشد و چه نباشد.

این چرخش اخیر برندهای ساعت برای ادغام بندها با بدنه ساعت، اکنون در تمامی سبک‌های ساعت‌سازی، از A Lange و Söhne Odysseus فوق‌العاده انحصاری گرفته تا Tissot PRX مقرون به صرفه، رایج شده است. اما جذابیت بند یکپارچه در چیست؟ در واقع، در بیشتر موارد بسیار جالب به نظر می‌رسد، برای مثال PRX محصولی فوق‌العاده برای جذب طرفداران جدید است. من چندین جوان را می‌شناسم که اولین «ساعت خوب» آنها Tissot PRX بوده است. اما یک نکته وجود دارد – آیا آنها به دنبال یکRoyal Oak هستند یا یک Nautilus؟ بدیهی است که همه افراد از قدرت مالی کافی برای امتحان این مدل‌ها برخوردار نیستند.

نکات منفی؟ بندهای یکپارچه تمیز کردن ساعت را بسیار سخت تر می‌کنند. همه ما می‌دانیم که التهاب وحشتناک مچ که بعد از مدتی تمیز نکردن ساعت یا استفاده از ساعتی قدیمی که هرگز تمیز نشده و حاوی یک اکوسیستم جنگلی کوچک است، عارض می‌شود چگونه است. عدم امکان جدا کردن دستبند یک کابوس است. اگر بیشتر صفحات لباس مردانه را در TikTok دنبال کنید، به شما خواهند گفت که باید بند ساعت را متناسب با استایل خود تغییر دهید. راستش را بخواهید، حتی اگر توصیه‌های مد Gen Z را هم دنبال نمی‌کنید، خوب است که بتوانید بند ساعت را عوض کنید. این روزها دیگر بند تمام فلزی هنگام پوشیدن کت و شلوار واجب نیست.

مرا قدیمی و از مد افتاده خطاب کنید، اما نمی‌توانید بند ساعتی یکپارچه را با یک بند استیل قابل تعویض عوض کنید. کمی تطبیق‌پذیری نیاز داریم، به خصوص که این تطبیق‌پذیری در برخی از این ساعت‌ها، مانند Royal Oak، Nautilus یا حتی Vacheron Constantin 222 تقریباً غیرممکن است. همانطور که گفته شد، شاید وقت آن رسیده است که چیز جدیدی داشته باشیم. همه این مدل‌های جدیدتر هم تکرار طرح‌های خارق‌العاده جنتا هستند. ما نوآوری می‌خواهیم.

ساعت‌های هوشمند

من از سه سال پیش یک اپل واچ سری 6 دارم و در کل حدود سه ماه از آن استفاده کردم. این به آن معنا نیست که این ساعت فوق‌العاده نبود، واقعاً همینطور بود. کارهایی که می‌تواند انجام دهد بسیار شگفت‌انگیز است. موقعیت مکانی و فعالیت‌های روزانه‌تان را به دقت کنترل می‌کند و به شما می‌گوید چه قدر کم‌خوابید. این ساعت حتی می‌تواند بگوید سیستم قلبی عروقی من چه قدر ناکارآمد است و نمایه‌ای از انسانی ناامیدکننده (خودم) ایجاد کند.

نیازی نیست بگویم که زندگی مدرن استرس‌زا است. تعهدات خانوادگی، حفظ روابط سالم با اعضای خانواده، تعادل کار و زندگی دائماً به هم خورده، گاهی اوقات مشکلات زیادی است، این طور نیست؟ و می‌دانید چه چیز دیگری استرس‌زا است؟ استفاده از ساعت هوشمند. این روزها ما در حال حاضر به اندازه کافی صفحه نمایش در زندگی خود داریم، حتی صفحه‌ای که اکنون در حال خواندن آن هستید، احتمالاً از آن خسته شده‌اید و حتی متوجه هم نمی‌شوید. دنیای واقعی در گذر است در حالی که ما در یک کابوس دائمی به تلفن‌های خود چسبیده‌ایم. نوتیف‌هایی برای هر چیزی که فکرش را بکنید و وسواس فکری برای پاک کردن یا افزودن آنها به لیست ناسالم‌ها. ساعت هوشمند ما را به طرز غیرقابل تحملی به این موضوع نزدیک می‌کند. وقتی می‌خواهید گوشی را کنار بگذارید و روی چیزی تمرکز کنید، شاید ورزش کردن، بازی با بچه‌هایتان یا لذت بردن از یک وعده غذایی در کنار یکی از عزیزانتان، اگر فراموش کنید این لعنتی را تنظیم کنید، شما را با یک حمله دیجیتالی و ارتعاشات مچ بمباران می‌کند. هر لحظه کسی پیامی در گروه واتساپ می‌فرستد که باعث عصبانیت شما می‌شود یا ایمیل‌های کاری خارج از ساعات کار. جهنم، من حتی به خودم فشار می‌آورم تا اینها را بنویسم، با من درباره ساعت‌های هوشمند «لوکس» یا مسائل بهداشتی بحث نکنید.

منظورم این است که قبل از اینکه ساعت‌های هوشمند به بازار بیایند، آیا واقعاً به آنها نیاز داشتیم؟ آنها تقریباً همان کارهای گوشی‌های‌مان را انجام می‌دهند و اکنون برخی از ویژگی‌های خودتشخیصی سلامتی را نیز در بر می‌گیرند که می‌تواند باعث شود در مقایسه با قبل نسبت به بدنتان بسیار مضطرب‌تر شوید. این کافی است تا ما در نهایت به درمان نیاز داشته باشیم و صادقانه بگویم، صحبتم مغرضانه نیست، اما یک ساعت قدیمی و مناسب برای دیدن زمان بهتر است. بله، البته یک ساعت مکانیکی ممکن است آنقدر دقیق نباشد، اما جذابیت آن کجاست؟ کمی هرج و مرج به زندگی خود بدهید. دیر کردن سر جلسه؟ می‌توانید ساعت مکانیکی خود را مقصر بدانید، اما ساعت هوشمند را نه!

دیدگاه شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×