تاریخچه و بررسی برند اچ. موزر و شرکا (H. Moser & Cie): از دربار تزار تا انقلابی در ساعتسازی مدرن
در دنیای پر زرق و برق و اغلب محافظهکار ساعتسازی لوکس سوئیس، نامهایی وجود دارند که صرفاً به تکرار گذشته خود نمیپردازند. آنها داستان خود را از نو مینویسند، قواعد را به چالش میکشند و با جسارتی کمنظیر، تعریفی جدید از هنر و صنعت خود ارائه میدهند. اچ. موزر و شرکا (H. Moser & Cie) دقیقاً مصداق بارز چنین پدیدهای است؛ یک زیبای خفته که پس از یک قرن و نیم فراز و نشیب، توسط خانوادهای رویاپرداز بیدار شد و امروز به عنوان یکی از خلاقترین و جسورترین نیروهای پیشرو در این صنعت شناخته میشود.
داستان موزر تنها حکایت چرخدندهها و فنرهای دقیق نیست، بلکه روایتی از شور، استقلال و یک بینش منحصربهفرد است. این برند با تلفیق هنرمندانه طراحیهای مینیمالیستی خیرهکننده، نوآوریهای فنی پیچیده و یک استراتژی ارتباطی جسورانه، توانسته جایگاهی ویژه در قلب کلکسیونرها و علاقهمندان به ساعت باز کند. این مقاله سفری عمیق به تاریخ پرفراز و نشیب این برند، از تأسیس در دربار امپراتوری روسیه تا رنسانس شکوهمند آن در قرن بیست و یکم تحت رهبری خانواده “میلان” (Meylan) است.

دوران طلایی و پایهگذاری یک امپراتوری (قرن نوزدهم)
قرن نوزدهم برای صنعت ساعتسازی، عصر شکوفایی و گسترش به بازارهای جدید بود. در میان انبوهی از ساعتسازان با استعداد، نام یک کارآفرین سوئیسی به واسطه دیدگاه جهانی و کیفیت بیبدیل محصولاتش، در تاریخ جاودانه شد. هاینریش موزر با بنا نهادن سنگ اولیهی امپراتوری خود در شرق، فصلی نوین را در تاریخ ساعتسازی سوئیس رقم زد که تأثیر آن تا به امروز باقی است.

هاینریش موزر: یک ساعتساز رویاپرداز از شافهاوزن
داستان با تولد یوهان هاینریش موزر (Johann Heinrich Moser) در ۱۲ دسامبر ۱۸۰۵ در شهر شافهاوزن سوئیس آغاز میشود. او که در خانوادهای ساعتساز به دنیا آمده بود، اصول اولیه این هنر دقیق را از پدرش، ارهارد، آموخت. عطش او برای یادگیری بیشتر، وی را در سال ۱۸۲۴ به “لو لوکل” (Le Locle)، مهد ساعتسازی سوئیس، کشاند تا مهارتهای خود را به حد کمال برساند.

هاینریش موزر اما تنها یک ساعتساز ماهر نبود؛ او یک کارآفرین با غریزهای تیزبین و چشماندازی جهانی بود. در دهه ۱۸۲۰، او به روسیه سفر کرد و با درک پتانسیل عظیم این بازار تشنهی کالاهای لوکس، در سال ۱۸۲۸ کمپانی خود، H. Moser & Cie، را در سنت پترزبورگ تأسیس نمود. او حتی نام کوچک خود را به نسخه انگلیسی، “هنری” (Henry)، تغییر داد تا برندی با طنین بینالمللی خلق کند.
فتح شرق: ارتباط عمیق با روسیه
تصمیم موزر برای تمرکز بر بازار روسیه، یک حرکت استراتژیک هوشمندانه بود. ساعتهای او به سرعت به نمادی از کیفیت و اعتبار در میان اشراف و نخبگان روس تبدیل شدند. کیفیت ساخت بینقص، طراحیهای زیبا و دقت بالای موتورها، نام موزر را بر سر زبانها انداخت و راه را برای ورود به بالاترین سطوح جامعه، یعنی دربار امپراتوری روسیه، هموار کرد.

مشتریان موزر شامل شاهزادگان، درباریان و چهرههای برجسته امپراتوری بودند. شهرت این برند به حدی رسید که حتی “ولادیمیر لنین”، رهبر انقلاب اکتبر، یک ساعت جیبی از برند موزر در اختیار داشت که این خود گواهی بر نفوذ و اعتبار این نام در تمام لایههای اجتماعی روسیه است. موفقیتهای پیدرپی، موزر را به افتتاح دفاتر تجاری در مسکو و نیژنی نووگورود واداشت و از طریق بازارهای وسیع این مناطق، محصولاتش را به سرزمینهای دوری چون چین و هند نیز صادر کرد.

ساعتهای جیبی تولید شده در این دوره، طیف وسیعی از مدلها و پیچیدگیها را شامل میشدند. از مدلهای ساده و زیبا در قابهای نقره و استیل گرفته تا ساعتهای گرانقیمت طلا با قابلیت زنگ (Repeater) و تقویم کامل با نمایش فاز ماه، همگی با برندهای داخلی مختلفی مانند “Blondel”، “Robert” و “Lepin” عرضه میشدند. برخی از این ساعتها حتی دارای حکاکی به زبان روسی مانند “H. MOSER IN MOSCOW” بودند که نشان از تولید برخی قطعات در خود روسیه داشت. کیفیت ساعتها به حدی بالا بود که حتی “کارل فابرژه” (Carl Faberge)، جواهرساز افسانهای دربار تزار، از موتورهای باکیفیت موزر برای آثار هنری بینظیر خود استفاده میکرد.
فراتر از ساعت: موزر، پیشگام صنعتی در شافهاوزن
موفقیتهای تجاری هاینریش موزر در روسیه، او را به فردی ثروتمند و بانفوذ تبدیل کرد، اما او هرگز ریشههای خود را فراموش نکرد. در سال ۱۸۴۸، او به زادگاهش شافهاوزن بازگشت و یک کارخانه مدرن برای تولید و تأمین قطعات مورد نیاز کسبوکار رو به رشدش تأسیس کرد. این اقدام نه تنها استقلال تولید را برای او به ارمغان آورد، بلکه سرنوشت صنعتی شهر شافهاوزن را برای همیشه تغییر داد.

هاینریش موزر به یکی از مهمترین چهرههای صنعتی شافهاوزن تبدیل شد. او با سرمایهگذاریهای عظیم، در ساخت اولین سد هیدروالکتریک بر روی رودخانه راین پیشگام شد و انرژی مکانیکی لازم برای کارخانهها را فراهم کرد. همین زیرساختها و محیط صنعتی بود که سالها بعد، یک کارآفرین آمریکایی به نام “فلورنتینو آریوستو جونز” را متقاعد کرد تا کارخانه ساعتسازی بینالمللی (IWC) را در شافهاوزن تأسیس کند، تصمیمی که بدون شک تحت تأثیر اقدامات موزر گرفته شده بود. عمارت باشکوه خانواده موزر، “شارلوتنفلز” (Charlottenfels)، که مشرف بر رود راین است، امروز به عنوان موزهای برای بزرگداشت این شخصیت تأثیرگذار و میراث او پابرجا مانده است.
یک قرن تلاطم: از انقلاب تا بحران کوارتز
هیچ امپراتوری تا ابد پابرجا نمیماند و دوران طلایی موزر نیز با چالشهای بزرگی روبرو شد. تغییرات سیاسی بنیادین در بزرگترین بازار این برند و سپس یک انقلاب تکنولوژیک در صنعت ساعت، نام موزر را برای دههها به سایه برد. این دوره، آزمونی سخت برای بقای میراث هاینریش موزر بود.

پایان یک دوران: انقلاب اکتبر و چالشهای پیش رو
با مرگ هاینریش موزر در سال ۱۸۷۴، کمپانی میان مدیرانش در سوئیس و روسیه تقسیم شد، زیرا هیچ یک از وارثان او، از جمله پسر ماجراجویش “هانری”، تمایلی به ادامه راه پدر نداشتند. بزرگترین ضربه اما در سال ۱۹۱۷ با وقوع انقلاب اکتبر در روسیه وارد شد. دولت جدید، تمام کسبوکارهای خصوصی از جمله عملیات گسترده موزر در روسیه را مصادره کرد.
این اتفاق به معنای از دست رفتن ناگهانی بزرگترین و سودآورترین بازار برند بود. شاخه سوئیسی کمپانی در “لو لوکل” به حیات خود ادامه داد، اما بدون دسترسی به شبکه فروش قدرتمندش در شرق، دیگر هرگز نتوانست به جایگاه سابق خود بازگردد. میراث موزر که بر پایه ارتباط عمیق با روسیه بنا شده بود، با این تحول سیاسی دچار یک گسست عمیق و جبرانناپذیر شد.
بحران کوارتز و محو شدن نام موزر
در طول قرن بیستم، شاخه باقیمانده موزر تلاش کرد تا با تغییر تمرکز از ساعتهای جیبی به ساعتهای مچی، خود را با زمانه وفق دهد. با این حال، چالش بزرگتری در راه بود که کل صنعت ساعتسازی مکانیکی سوئیس را تهدید میکرد. در دهه ۱۹۷۰، ظهور ساعتهای کوارتز ارزانقیمت و دقیق از ژاپن، بحرانی ویرانگر را به وجود آورد که بسیاری از برندهای تاریخی را به ورطه نابودی کشاند.
اچ. موزر و شرکا نیز از این بحران در امان نماند. این برند که دیگر توان رقابت مستقل را نداشت، به بخشی از گروه “Dixi Mechanique” تبدیل شد. در این فرآیند، هویت اصلی برند بیش از پیش کمرنگ شد و نام آن به “Hy Moser & Cie” تغییر یافت که نشانی از افول شکوه گذشته بود. برای سالهای طولانی، این نام بزرگ تنها به خاطرهای دور در ذهن کلکسیونرهای قدیمی تبدیل شد.
رنسانس موزر: تولدی دوباره در قرن بیست و یکم
هر پایان، میتواند آغازی دوباره باشد. در ابتدای هزاره جدید، گروهی از علاقهمندان به تاریخ غنی موزر تصمیم گرفتند این نام را از خاکستر فراموشی بیرون بکشند. این رنسانس، مسیری دو مرحلهای داشت؛ یک تلاش اولیه که راه را هموار کرد و یک تحول بنیادین که برند را به جایگاه امروزیاش رساند.

گام اول: تلاشی برای احیا با نگاهی به گذشته
در سال ۲۰۰۲، جرقههای امید با تأسیس کمپانی “Moser Schaffhausen AG” توسط دکتر “یورگن لانگه” (Dr. Jürgen Lange) و “راجر نیکولاس بالسیگر” (Roger Nicholas Balsiger)، از نوادگان هاینریش موزر، زده شد. هدف آنها بازگرداندن نام H. Moser & Cie به جایگاه واقعیاش بود. این برند در سال ۲۰۰۵ با تأسیس یک کارخانه جدید در شافهاوزن، رسماً بازگشایی شد و اولین محصولات مدرن خود را عرضه کرد.
با این حال، استراتژی اولیه برای احیای برند با چالشهایی روبرو بود. صاحبان جدید تلاش کردند تا از “روش بلانپا” (Blancpain methodology) که توسط اسطوره صنعت، ژان-کلود بیور، در دهه ۱۹۸۰ با موفقیت اجرا شده بود، تقلید کنند. اما آنها یک نکته کلیدی را فراموش کرده بودند: زمانه تغییر کرده بود و در عصر اینترنت، دیگر نمیشد تاریخ را به سادگی بازنویسی کرد. روایتهای تکراری از “نقش مهم در تاریخ ساعتسازی” و عرضه یک تقویم دائمی باکیفیت با قیمتی که به نظر “تخفیفی” میرسید، در بلندمدت نتوانست اعتماد کامل بازار را جلب کند و به ارزش برند در بازار دست دوم لطمه زد.
ورود خانواده میلان: تزریق یک چشمانداز نوین
نقطه عطف واقعی در تاریخ مدرن موزر، سال ۲۰۱۲ بود؛ زمانی که هلدینگ سرمایهگذاری “MELB Holding” متعلق به خانواده “میلان” (Meylan)، این برند را خریداری کرد. این خانواده، که ساعتسازی در خونشان جریان داشت، با یک چشمانداز کاملاً جدید وارد میدان شدند. این بیش از یک معامله تجاری، یک مأموریت شخصی برای بازگرداندن شکوه به یک نام تاریخی بود.
رهبری این تحول بر عهده “ادوارد میلان” (Edouard Meylan)، یک کارآفرین جوان، پرانرژی و خلاق بود. در کنار او، برادرش “برتران میلان” (Bertrand Meylan) مسئولیت فروش و توسعه بازار را بر عهده گرفت و پدرشان، “ژرژ-هانری میلان” (Georges-Henri Meylan)، مدیرعامل اسبق و افسانهای “اودمار پیگه” (Audemars Piguet)، به عنوان رئیس هیئت مدیره، راهنماییهای استراتژیک ارزشمندی را ارائه میکرد. این مثلث قدرت با ترکیبی از احترام، اعتماد و یک دیدگاه مشترک، روحی تازه در کالبد موزر دمید و آن را در مسیری جسورانه و غیرمنتظره قرار داد.
قلب تپنده کارخانه: هنر صنعتگری و نوآوری فنی
استقلال واقعی در ساعتسازی لوکس، تنها به مالکیت محدود نمیشود؛ بلکه در توانایی تولید قطعات حیاتی در کارخانه خود ریشه دارد. خانواده میلان با درک این موضوع، نه تنها بر حفظ هنر سنتی تأکید کردند، بلکه با سرمایهگذاری بر روی تواناییهای فنی، موزر را به یک کارخانه (Manufacture) تمامعیار تبدیل کردند که کنترل کاملی بر سرنوشت خود دارد.

Precision Engineering AG: سلاح مخفی استقلال
یکی از بزرگترین برگهای برنده موزر، شرکت خواهر آن یعنی “Precision Engineering AG” است. این شرکت یکی از معدود تولیدکنندگان در جهان است که توانایی طراحی و ساخت یکی از پیچیدهترین و حیاتیترین اجزای یک ساعت مکانیکی، یعنی “فنر رقاصک” (Hairspring)، را دارد. این قابلیت، به موزر استقلالی کمنظیر در صنعتی میبخشد که اکثر برندها برای این قطعه به تأمینکنندگان خارجی وابستهاند.
توانایی Precision Engineering فراتر از نیازهای داخلی موزر است؛ این شرکت سالانه ظرفیت تولید حدود ۲۰۰,۰۰۰ فنر رقاصک را دارد و بخش عمده تولیدات خود را به برندهای دیگر، از جمله برند مستقل و خلاق “MB&F”، عرضه میکند. فرایند تولید این قطعه فوقالعاده دشوار است. این کار نیازمند دسترسی به فرمول آلیاژ خاص “Nivarox” (که به لطف ارتباط تاریخی با مؤسسه اشترومان در اختیار موزر قرار دارد)، ماشینآلات سفارشی و فرآیندهای دقیقی است که تلرانس آنها در حد ۰.۰۵ میکرون است. این توانایی فنی، به موزر اجازه میدهد تا نوآوریهای جسورانهای مانند “فنر رقاصک استوانهای” (Cylindrical Hairspring) را به دنیای ساعتهای مچی بیاورد.
شاهکارهای مکانیکی: از تقویم دائمی تا توربیلونهای پیچیده
با تکیه بر این توانمندی فنی، موزر توانسته است شاهکارهایی مکانیکی خلق کند که هم از نظر فنی پیچیده و هم از نظر طراحی، ساده و هوشمندانه هستند. یکی از نمادینترین دستاوردهای آنها، مدل “Endeavour Perpetual Calendar” است. این ساعت که در سال ۲۰۰۶ برنده جایزه معتبر “جایزه بزرگ ساعتسازی ژنو” (GPHG) شد، با نمایشگر مینیمال و مکانیزم هوشمندانهاش که امکان تنظیم تقویم به جلو و عقب را بدون هیچ خطری فراهم میکند، تحسین همگان را برانگیخت.
نوآوریهای دیگر شامل “فنر رقاصک دوتایی اشترومان” (Straumann Double Hairspring) بود که با استفاده از دو فنر متضاد، اثرات گرانش را خنثی کرده و دقت ساعت را به شکل چشمگیری افزایش میدهد. اوج هنر فنی موزر را میتوان در مدلهایی مانند “Pioneer Cylindrical Tourbillon Skeleton” مشاهده کرد. این ساعت نه تنها یک توربیلون پیچیده را به نمایش میگذارد، بلکه با بهرهگیری از فنر رقاصک استوانهای، یک المان بصری سهبعدی و جذاب خلق میکند که در سال ۲۰۲۲ جایزه بهترین توربیلون سال را در GPHG برای این برند به ارمغان آورد.
هنر صفحه ساعت: امضای فوما (Fumé) و مینیمالیسم “کانسپت”
اگر نوآوری فنی قلب تپنده موزر باشد، طراحیهای مینیمالیستی و صفحات خیرهکننده، روح آن را تشکیل میدهند. امضای بصری این برند، صفحات “فوما” (Fumé) هستند. این صفحات دارای یک افکت رنگی گرادیانی هستند که از یک رنگ روشن در مرکز شروع شده و به تدریج به سمت لبهها تیرهتر میشود و عمقی شگفتانگیز و بازی نوری مسحورکننده ایجاد میکند.
موزر این فلسفه مینیمالیسم را با عرضه سری “کانسپت” (Concept) به اوج خود رساند. در این مدلها، برند با جسارتی بیسابقه، لوگو و تمامی اندکسها را از روی صفحه ساعت حذف کرد. این حرکت، یک بیانیه قدرتمند بود: کیفیت ساخت، زیبایی صفحه فوما و هنر ساعتسازی به تنهایی برای معرفی یک شاهکار کافی هستند و نیازی به نام برند ندارند. این رویکرد “کمتر، بیشتر است” به یکی از مشخصههای اصلی هویت مدرن موزر تبدیل شده است.
بسیار کمیاب، بسیار جسور: فلسفه بازاریابی موزر
در دنیایی که برندهای لوکس اغلب با احتیاط و جدیت با مخاطبان خود ارتباط برقرار میکنند، موزر راهی متفاوت را برگزید. خانواده میلان دریافتند که برای جلب توجه در بازاری شلوغ، باید صدایی متفاوت و جسور داشت. استراتژی بازاریابی موزر، ترکیبی هوشمندانه از طنز، انتقاد و بزرگداشت ارزشهای واقعی ساعتسازی سوئیس است که سروصدای زیادی در این صنعت به پا کرده است.
فراتر از یک ساعت، یک بیانیه
از سال ۲۰۱۶، موزر هر ساله در نمایشگاه معتبر “SIHH” (که اکنون “Watches and Wonders” نامیده میشود)، یک ساعت ویژه و مفهومی را برای طرح یک موضوع مهم رونمایی میکند. این ساعتها بیش از آنکه محصولی برای فروش باشند، ابزاری برای گفتگو و بیان فلسفه برند هستند.
در سال ۲۰۱۶، مدل “Swiss Alp Watch” با طراحیای که آشکارا به “اپل واچ” طعنه میزد، عرضه شد تا تضاد میان یک محصول فناورانه یکبار مصرف و یک شاهکار مکانیکی جاودانه را به نمایش بگذارد. سال بعد، “Swiss Mad Watch” با بدنهای ساخته شده از پنیر واقعی سوئیسی، قوانین سهلگیرانه برچسب “ساخت سوئیس” (Swiss Made) را به سخره گرفت. در سال ۲۰۱۸، “Swiss Icons Watch” با ترکیب ویژگیهای نمادین برندهای مختلف، به نوعی صنعت را به نقد کشید و در سال ۲۰۱۹، “Moser Nature Watch”، ساعتی پوشیده از گیاهان زنده سوئیسی، پیامی قدرتمند در مورد پایداری و بازگشت به طبیعت را مخابره کرد.
شعار “عظمت را به ساخت سوئیس بازگردانیم” (Make “Swiss Made” Great Again)
این رویکرد جسورانه در کمپینهایی مانند “عظمت را به ساخت سوئیس بازگردانیم” به اوج خود رسید. این شعار که آشکارا از یک شعار سیاسی معروف الهام گرفته شده بود، نقدی تند به برندهایی بود که با استفاده از حداقل الزامات قانونی، برچسب معتبر “Swiss Made” را بر روی محصولاتی با کیفیت پایینتر میزدند. این کمپین نه تنها یک حرکت بازاریابی هوشمندانه، بلکه یک فراخوان برای حفظ اصالت، شفافیت و استانداردهای والای ساعتسازی سوئیس بود و تعهد موزر به این ارزشها را به همگان نشان داد.

نگاهی دقیق به کلکسیونها: نمادهای مدرن موزر
محصولات امروزی موزر در چهار کلکسیون اصلی دستهبندی میشوند که هر یک جنبهای متفاوت از شخصیت این برند چندوجهی را به نمایش میگذارند. این کلکسیونها، ویترینی از هنر طراحی، نوآوری فنی و فلسفه منحصربهفرد موزر هستند.
کلکسیون “استریملاینر” (Streamliner) یکی از موفقترین محصولات اخیر برند است که با الهام از طراحی آیرودینامیک قطارهای پرسرعت دهه ۱۹۳۰ خلق شده است. ویژگی اصلی این کلکسیون، طراحی یکپارچه و سیال بدنه و بند فلزی آن است که حس راحتی بینظیری بر روی مچ ایجاد میکند. مدلهایی مانند “Streamliner Perpetual Calendar” و “Streamliner Flying Tourbillon Skeleton” اوج هنر طراحی و مهندسی را در این کلکسیون به نمایش میگذارند.
کلکسیون “اندور” (Endeavour) تجسم ظرافت کلاسیک و مینیمالیسم موزر است. این کلکسیون، بوم نقاشی صفحات فوما در رنگهای خیرهکنندهای مانند “Funky Blue” یا “Lime Green” است. مدلهای “Endeavour Centre Seconds” با طراحی خالص و بدون هیچ پیچیدگی اضافی، زیبایی هنر صفحه سازی را به رخ میکشند و به نوعی امضای مدرن برند محسوب میشوند.
کلکسیون “پایونیر” (Pioneer) روح اسپرت و ماجراجوی برند را نمایندگی میکند. این ساعتها با طراحی قدرتمند، مقاومت بالا در برابر آب و خوانایی عالی، برای استفاده روزمره و فعالیتهای پرتحرک طراحی شدهاند. مدلهایی مانند “Pioneer Tourbillon” نشان میدهند که میتوان یک پیچیدگی سطح بالا را در یک قاب اسپرت و کاربردی جای داد و مرزهای سنتی ساعتسازی را جابجا کرد.
در نهایت، کلکسیون “هریتیج” (Heritage) یک ادای دین مستقیم به تاریخ غنی برند و ساعتهای جیبی اولیه هاینریش موزر است. این مدلها با استفاده از اعداد بزرگ، عقربههای کلاسیک و طراحی الهام گرفته از ساعتهای هوانوردی اولیه، پلی میان گذشته و حال برند ایجاد میکنند و میراث موزر را در قالبی مدرن زنده نگه میدارند.
موزر امروز و چشمانداز آینده
امروز، اچ. موزر و شرکا به عنوان یک نیروی قدرتمند و تأثیرگذار در دنیای ساعتسازی مستقل شناخته میشود. موفقیت این برند نه تنها در محصولات خلاقانهاش، بلکه در مدل کسبوکار هوشمندانه و جایگاه رو به رشدش در بازار جهانی نیز مشهود است.
یک قدرت مستقل و خانوادگی
در عصری که اکثر برندهای ساعتسازی بخشی از کنگلومراهای بزرگ لوکس هستند، موزر با افتخار به وضعیت مستقل و خانوادگی خود میبالد. این استقلال به خانواده میلان اجازه میدهد تا تصمیمات را به سرعت و با جسارت اتخاذ کنند و چشمانداز بلندمدت خود را بدون فشارهای سهامداران بیرونی دنبال نمایند.
این برند با تیمی متشکل از حدود ۱۰۰ کارمند متخصص و تولید سالانهای در حدود ۳۰۰۰ تا ۳۵۰۰ ساعت، بر روی انحصار و کیفیت تمرکز دارد. این تعداد تولید محدود، هر ساعت موزر را به یک کالای کمیاب و خواستنی برای کلکسیونرها تبدیل میکند و تضمینکننده حفظ بالاترین استانداردهای کیفی در تمام مراحل تولید است.
موفقیت در آمار و ارقام: جایگاه موزر در بازار جهانی
رشد چشمگیر موزر از دید تحلیلگران بازار نیز پنهان نمانده است. بر اساس گزارش معتبر “مورگان استنلی” (Morgan Stanley) در سال ۲۰۲۳، اچ. موزر و شرکا با یک رشد شگفتانگیز ۵۵ درصدی نسبت به سال قبل، به درآمدی معادل ۹۳ میلیون فرانک سوئیس دست یافت و در رتبه ۳۸ برترین برندهای ساعتسازی سوئیس قرار گرفت.
این آمار نه تنها نشاندهنده موفقیت استراتژیهای خانواده میلان است، بلکه از تقاضای فزاینده بازار برای محصولاتی اصیل، خلاقانه و مستقل حکایت دارد. پیشبینیها حاکی از آن است که این روند صعودی ادامه خواهد داشت و موزر در سالهای آینده جایگاه خود را در میان ۵۰ برند برتر جهان تثبیت کرده و حتی ارتقا خواهد داد. داستان بازآفرینی موزر، اکنون به یک مطالعه موردی در مدارس بازاریابی برای repositioning یک برند تاریخی تبدیل شده است.
نتیجهگیری: میراث، جسارت و آینده
داستان اچ. موزر و شرکا، سفری پرفراز و نشیب از قلههای شکوه در دربار روسیه، عبور از درههای تاریک بحران و فراموشی، و رسیدن به یک رنسانس درخشان در قرن بیست و یکم است. این برند تحت رهبری هوشمندانه و جسورانه خانواده میلان، نه تنها از نابودی نجات یافت، بلکه هویتی جدید و قدرتمند برای خود ساخت. موزر امروز نمادی از این است که میتوان به میراث وفادار بود و همزمان، با شجاعت تمام قواعد را زیر پا گذاشت.
این برند با تلفیق هنرمندانه سنتگرایی بینقص سوئیسی با روحیهای شورشی و مدرن، جایگاهی منحصربهفرد برای خود خلق کرده است. هر ساعت موزر، بیش از یک ابزار نمایش زمان، یک بیانیه است؛ بیانیهای در ستایش استقلال، خلاقیت و زیبایی در خالصترین شکل آن. میراث هاینریش موزر امروز در دستان شایستهای قرار دارد و بدون شک، این نام همچنان به درخشش و شگفتزده کردن دنیای ساعتسازی ادامه خواهد داد.
سوالات متداول
۱. چه چیزی برند اچ. موزر و شرکا را از سایر برندهای لوکس متمایز میکند؟
پاسخ: سه عامل اصلی موزر را متمایز میکند: اول، استقلال کامل به عنوان یک برند خانوادگی که به آن اجازه تصمیمگیری جسورانه میدهد. دوم، امضای بصری منحصربهفرد آن یعنی صفحات “فوما” (Fumé) و طراحیهای مینیمالیستی سری “کانسپت”. سوم، رویکرد بازاریابی بسیار جسورانه و ساختارشکن که اغلب صنعت ساعتسازی را به چالش میکشد.
۲. صفحه ساعت “فوما” (Fumé) چیست؟
پاسخ: صفحه “فوما” یک تکنیک رنگآمیزی خاص است که در آن رنگ صفحه از مرکز به سمت لبهها به تدریج تغییر میکند، معمولاً از روشن به تیره. این افکت گرادیانی باعث ایجاد عمق بصری و بازی نور بسیار زیبایی بر روی صفحه ساعت میشود و به یکی از نمادهای اصلی برند H. Moser & Cie تبدیل شده است.
۳. در حال حاضر چه کسی مالک برند اچ. موزر و شرکا است؟
پاسخ: از سال ۲۰۱۲، برند اچ. موزر و شرکا تحت مالکیت هلدینگ “MELB Holding” قرار دارد که متعلق به خانواده “میلان” (Meylan) است. این خانواده، به رهبری ادوارد میلان به عنوان مدیرعامل، نقش کلیدی در احیا و موفقیت مدرن این برند داشتهاند.
۴. چرا ارتباط برند موزر با روسیه در تاریخ آن اهمیت دارد؟
پاسخ: ارتباط با روسیه سنگ بنای تأسیس و موفقیت اولیه برند بود. هاینریش موزر کمپانی خود را در سنت پترزبورگ تأسیس کرد و بزرگترین بازار او دربار امپراتوری و اشراف روسیه بودند. این پیشینه تاریخی غنی، به برند اعتباری تاریخی و داستانی منحصربهفرد بخشیده است که امروزه نیز بخشی از هویت آن محسوب میشود.
۵. آیا ساعتهای اچ. موزر و شرکا برای سرمایهگذاری مناسب هستند؟
پاسخ: با توجه به تولید بسیار محدود (حدود ۳۵۰۰ عدد در سال)، استقلال برند، کیفیت ساخت بسیار بالا و رشد چشمگیر تقاضا در سالهای اخیر، ساعتهای موزر ارزش خود را به خوبی در بازار دست دوم حفظ کرده و در بسیاری از موارد افزایش نیز داشتهاند. این عوامل، آنها را به گزینهای جذاب برای کلکسیونرهایی تبدیل میکند که به دنبال ساعتی کمیاب با پتانسیل رشد ارزش هستند.
