بنر شب یلدای اشرافی
جستجو در اشرافی
خانه سایدبار
سبد خرید
تماس با اشرافی
بنر شب یلدای اشرافی

یک پتک فیلیپ استیل شاید برای شما نباشد و این ایرادی ندارد

ادمین اشرافی
اشرافی
1404-06-09 ۱۵:۳۵
یک پتک فیلیپ استیل شاید برای شما نباشد و این ایرادی ندارد

پاتک فیلیپ آکوانات یکی از ساعت‌های محبوبِ همیشگیِ منه. وقتی اینو به یکی از دوستام که مثل خودم ساعت‌بازِ حرفه‌ایه گفتم، با نگاهی که معلوم بود ذوقشو نکرده، یه «اوه، جالبه»‌ی بی‌روح تحویلم داد. خوش‌شانس بودم که حتی تونستم مدلِ دقیقِ مورد علاقه‌مو، یعنی ۵۱۶۵A-001، دست بگیرم. اندازه‌اش کمی جمع‌وجورتره ولی هیچ بخشی از طراحی اصلی رو کم نکرده؛ دقیقاً همونیه که دوست دارم روی مچم باشه.

اما این عشقِ چندشاخه به یه ساعتِ استیلِ ساده چه ربطی به واقعیت داره؟ مگه این روزا که همه عاشقِ ساعت‌های اسپرتِ استیل هستن، این حرفا دیگه قدیمی نشده؟ چند وقتیه به یه نتیجه‌ی عجیب و طولانی رسیدم که فکر می‌کنم کمتر کسی صراحتاً می‌گه، ولی احتمالاً باید بپذیریم: ساعت‌های اسپرتِ پاتک فیلیپ، نه برای من ساخته شدن، نه احتمالاً برای شما، و این یه چیزِ کاملاً طبیعیه. بذارید توضیح بدم.

کمی تاریخچه

در واقع، معرفی ناتیلوس در سال ۱۹۷۶ بیشتر یه واکنشِ سریع بود. جهان داشت روزبه‌روز راحت‌پوش‌تر می‌شد، برندهای دیگه مدل‌های اسپرتِ یکپارچه با بند می‌ساختن (مثل رویال اوکِ اودمار پیگه) و بازار ساعت‌ها هم داشت به سمتِکوارتز می‌رفت. پاتک خواست مشتریِ تازه‌ای جذب کنه. آکوانات اما در ۱۹۹۷ به‌عنوان ساعتی «اسپرت» متولد شد، ولی نه برای جوانِ تازه‌کار؛ برای کسی که قبلاً یه‌سری ساعتِ جدیِ پیچیده توی گاوصندوق داشت.

با ورود به قرن بیست‌ویکم، هیجان دورِ ساعت‌های فولادیِ پاتک (و کلاً اسپرت‌های استیل) حسابی بالا گرفت. تا پیش از ۲۰۱۹، خیلی‌ها ناتیلوسِ ۵۷۱۱ رو «ساعتِ رویا»یشون می‌دونستن، و هنوزم که هنوزه، این مدل یه شاهکاره. با این حال، خودِ پاتک فیلیپ نظرِ دیگه‌ای داره.

یه فرصتی پیش اومد و رفتم موزه‌ی پاتک فیلیپ در ژنو. انقدر خوب طراحی شده که حتی همسرم، که اصلاً دل‌ش به ساعت بند نیست، از گشت‌وگذار لذت برد. توی سالن‌ها، از ساعتِ آویزِ قرن شانزدهم گرفته تا ساعتِ میزِ جان اف کندی و ساعتِ شخصیِ دوک الینگتون دیده می‌شه. اکثر فضا مالِ ساعت‌های تاریخی و کامپلیکِشنه: اتوماتون‌ها، دقیقه‌زن‌ها، تقویم‌های پیچیده، جهانی و کرنوگراف‌ها.

اما برای ناتیلوسِ اصلی فقط یه ویترینِ کوچیک گذاشته بودن و یه پلاکِ خلاصه. وقتی رسیدیم اون‌جا، نصفِ گروه‌مون پر‌ک کشید رفت! یعنی این آدما اومده بودن موزه، فقط یه استیل‌دیدنی ببینن و برن؟ این کم‌اهمیتی نشونه‌ست از این‌که برند می‌خواد جایگاهِ مشخصی براش حفظ کنه.

استرن و استیل

پاتک فیلیپ همیشه سازنده‌ی ساعت‌های فوق‌لوکسِ کلاسیک بوده؛ یعنی ساعت‌های رسمی با عوارضِ طلا یا پلاتین. اولاً طلا تو کارِ ظریف‌کاری راحت‌تر از استیله، ثانیاً تا اواسط قرن بیستم هنوز امکانِ تولیدِ استیلِ انبوه وجود نداشت. حتی الان هم این انتخابِ فلزِ گران‌بها بیشتر به‌خاطرِ سنتِ قدیمیِ ماست تا فقط انحصار. وقتی قرار شد ۵۷۱۱ کنار گذاشته بشه، آقای تیری استرن گفت «برند ما فقط ساعت‌های استیلِ اسپرت نیست».

پاندمی کرونا که قیمتِ ساعت‌های پرطرفدار رو چندبرابر کرد، پاتک تصمیم گرفت روی مدل‌های اسپرتِ فلزِ گران‌بها تمرکز کنه، تا جایی که هم پولِ ازدست‌رفته رو برگردونه و هم نشون بده «قیمت واقعی اینجاست». در حالی که هنوز رولکس استیلِ تمام‌عیار تولید می‌کنه، پاتک مسیرِ دیگه‌ای رفت.

دیگه خبری از استیلِ ساده نیست

از وقتی ۵۷۱۱ کنار رفته، ناتیلوس و آکواناتِ جدید یا طلا هستن یا سفیدِ طلا. برای آکوانات، همه‌ی مدل‌های کامپلیکِیت فقط فلزِ گران‌بها دارن. حتی در ۲۰۲۴، پاتک مقاومتِ آبیِ این ساعت‌ها رو به ۳ بار (و بعضاً کمتر) کاهش داده؛ با این‌که هنوز درِ پیچی دارن. یعنی عملاً دیگه ادعای غواصی هم ندارن.

کم‌کم داریم وارد قلمرویِ «پاتکِ-باوقارِ عجیب» می‌شیم

حالا یه آکواناتِ سایزِ کوچیک با تقویمِ سالانه داریم که رزگولده و برای خانم‌ها طراحی شده. یه آکواناتِ دقیقه‌زنِ جواهرنشانِ طلایی هم معرفی شد، با قیمتِ بالای یک‌میلیون دلار. اگه بندِ پراز جواهرش رو هم بخواید، باید بیشتر از ۳/۳ میلیون دلار خرج کنید. پاتک دیگه قیمت‌ها رو «بر اساس درخواست» نمی‌گه؛ صریحاً روی سایت می‌نویسه.

بعد هم که کوبیتوس اومد؛ طراحیِ مربعیِ تقریباً بدون پیشرفتِ خاص ولی با قیمتی خیلی بالاتر. آقای استرن گفت کسایی که انتقاد می‌کنن احتمالاً توانِ خریدش رو هم ندارن. این حرف‌ها واکنشِ تندِ جامعه‌ی ساعت‌دوست رو به‌دنبال داشت.

چرا پاتک به استیل پشت کرد؟

جوابِ سؤال اینه: همون ساعت‌های استیل برای «اکثر مردم» ساخته نشده. اینا مالِ مشتریِ وفادارِ قبلیِ برنده. پاتک نمی‌خواد تصویرِ برندش فقط و فقط متکی به ۵۷۱۱ یا آکوانات بمونه. اونا می‌خوان برگردن به ریشه: ابتدا یه کالاتراوای ساده بگیری، بعد سراغِ کامپلیکِیشن بری، بعد بیایی یه آکواناتِ استیل برای تعطیلاتِ جنوبِ فرانس تهیه کنی. اگه فقط استیلِ ساده می‌خوای و پولِ بازارِ آزاد رو هم نداری، برندهای دیگه هستن که پذیرایِ شماین.

حرفِ آخر

من که عاشقِ آکواناتم، ناراحت نیستم. فقط فهمیدم این ساعت‌ها عملاً برای من نیستن و اشکالی هم نداره. چون از نظرِ مالی احتمالاً هیچ‌وقت به جایی نمی‌رسم که بخوام ۵۹۷۰ یا ۵۱۶۵A رو بخرم. و اگه یه‌روزی پولش رو داشتم، باز هم سراغِ همون مدل‌های کلاسیکِ قدیمی می‌روم چون بیشتر دلم می‌خواد.

به‌عنوان یه آدمِ خلاق، به تصمیمِ آقای استرن احترام می‌ذارم. اگه تفسیرِ من درست باشه، پاتک داره می‌گه: «ما این رو دوست داریم، و با این قیمت‌گذاری داریم مسیرِ نگاهِ شما رو هم عوض می‌کنیم.» دوست دارم یه روز یه آکواناتِ دقیقه‌زنِ استیل ببینم، یا حداقل یه مدلِ سفیدِ طلاش با فیسِ مشکی و بی‌جواهر، ولی می‌دونم احتمالش کمه. بهشون حق می‌دم؛ چون بالاخره یه برند وقارِ خاصِ خودش رو داره و داره مسیرِ دلخواهِ خودش رو می‌ره.

دیدگاه شما

دیدگاهتان را بنویسید  

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *