Top Header
جستجو در اشرافی
خانه سایدبار
سبد خرید
تماس با اشرافی
Top Header

سه تا از نایاب‌ترین پیچیدگی‌ها: کارکرد، هدفمندی و سرگرمی

ادمین اشرافی
اشرافی
1403-10-07 ۰۷:۲۵
سه تا از نایاب‌ترین پیچیدگی‌ها: کارکرد، هدفمندی و سرگرمی

پیچیدگی‌ها (Complications) ویژگی‌هایی هستن که فراتر از نمایش ساده زمان روی ساعت قرار می‌گیرن. این‌ها باعث میشن سازنده‌ها از نظر خلاقیت و کیفیت از رقبا متمایز بشن. دامنه این پیچیدگی‌ها از مکانیزم‌های ساده مثل نمایش منطقه زمانی دوم گرفته تا پیچیدگی‌های بسیار پیشرفته مثل تقویم دائمی رو شامل میشه.

علاوه بر پیچیدگی، این ویژگی‌ها از نظر کاربردی بودن – یا نبودن – هم متمایز میشن. خیلی از مکانیزم‌های پیچیده فقط برای این طراحی شدن که شکل‌هایی رو روی صفحه به رقص دربیارن، بدون اینکه کاربرد مشخصی جز جذابیت مکانیکی داشته باشن. از طرف دیگه، پیچیدگی‌های کاربردی شناخته شده‌ای هم داریم مثل نشانگر ذخیره انرژی، منطقه‌های زمانی اضافی و کرونوگراف‌ها.

بین این همه نمونه، از ساده تا پیچیده، از کاربردی-عملگرا تا صرفاً هنری، چند تا پیچیدگی خاص هستن که از بقیه متمایز میشن. ما سه تاشون رو انتخاب کردیم تا اینجا معرفی کنیم.

پارمیجیانی اُوال پانتوگراف: ساعتی با عقربه‌های تلسکوپی

مشکلی که اولین پیچیدگی ما سعی در حل کردنش داره، ناسازگاری عقربه‌های صلب با صفحه‌های غیر گرد هست. اما چی میشه اگه عقربه‌ها بتونن به دلخواه کوتاه و بلند بشن؟

یه ساعت جیبی تاریخی ۲۰۰ ساله با عقربه‌هایی که دقیقاً همین کار رو می‌کردن در مجموعه خانواده ساندوز، بنیانگذاران برند پارمیجیانی فلوریه وجود داشت. میشل پارمیجیانی، که عمدتاً به عنوان یک مرمت‌کار با استعداد شناخته می‌شد، در سال ۱۹۹۷ برای مرمت این قطعه دعوت شد. این بعداً الهام‌بخش اضافه کردن پیچیدگی عقربه‌های تلسکوپی به یک ساعت مچی شد.

با این حال، ابعاد ساعت جیبی اجازه طراحی خیلی پایدارتری رو برای ظریف‌ترین قطعات می‌داد. رواداری‌های ساخت هم سخاوتمندانه‌تر بود و تأثیرات خارجی هم کمتر اهمیت داشتن. انتقال یک پیچیدگی از ساعت جیبی به ساعت مچی خیلی بیشتر از صرفاً کوچک کردن قطعات نیاز داره.

شاید به همین دلیله که چند سالی طول کشید تا پیاده‌سازی فنی درست از آب دربیاد. اولین نمونه اولیه در سال ۲۰۱۱ عرضه شد و بعد از اون مدل‌های محدود و در نهایت تولید سری اومدن. همه نسخه‌ها عقربه‌های اسکلتی با پایه‌ها و پرچ‌های کوچک دارن که به گفته پارمیجیانی یادآور برج ایفل هستن.

استوانه فولادی به طرز چشمگیری بزرگ در مرکز صفحه به ما میگه که رازهای مکانیزم تلسکوپی اینجا نهفته‌ست. اگرچه بلافاصله مشخص نیست که مکانیزم چطور کنترل میشه، اما اصول تغییر طول واضحه. ما این نوع مکانیزم قیچی رو از اسباب‌بازی‌های بچه‌ها و سکوهای کار هوایی می‌شناسیم. با این حال، نام “پانتوگراف” به یک ابزار کمتر رایج در نقشه‌کشی فنی و مهندسی دقیق اشاره داره که برای تبدیل حرکت‌های بزرگ به کوچک استفاده میشه.

اما پارمیجیانی یک حرکت کوچک رو به یک حرکت بزرگ‌تر تبدیل می‌کنه. حرکت بزرگ‌تر، حرکت جانبی عقربه‌ست و حرکت کوچک‌تر تا شدن انتهای اتصال قیچی‌ست که در استوانه فولادی در مرکز صفحه پنهان شده.

داخل استوانه برای هر عقربه یک دیسک بادامک وجود داره که هر کدوم شبیه شکل صفحه در مقیاس کوچک هستن. بادامک با عقربه‌ها نمی‌چرخه؛ در عوض، پین‌های کوچک در انتهای عقربه‌های چرخان مسیر بادامک‌ها رو دنبال می‌کنن. بر اساس جایی که پین‌ها روی بادامک قرار دارن، پین‌ها به هم فشرده یا از هم دور میشن و عقربه دراز یا کوتاه میشه. طول عقربه در هر لحظه توسط بادامک تعیین میشه.

با حذف اُوال پانتوگراف از مجموعه فعال پارمیجیانی، این پیچیدگی نایاب و منحصر به فرد هم از بازار ناپدید شد. آیا پارمیجیانی یا سازنده دیگه‌ای دوباره سراغش میره؟ معلوم نیست.

ساعت‌های وارونه: لودویک بالوآر آپساید داون

این ساعت روند پیچیدگی‌های غیرمعمول با ارزش عملی مشکوک رو ادامه میده. اما ارزش سرگرمی این مکانیزم واقعاً منحصر به فرد که از طریق کریستال یاقوت کبود پشت قاب قابل مشاهده‌ست، این رو جبران می‌کنه. چند لحظه دیگه به اون می‌رسیم، اما اول چند کلمه درباره خود ساعت و سازنده‌ش.

آپساید داون ساعت شاخص لودویک بالوآر هست. در سال ۲۰۰۹ عرضه شد و هنوز هم با نسخه‌های جدیدی که مرتباً ظاهر میشن، بخشی از مجموعه‌ست. در واقع، مجموعه فقط یک مدل دیگه داره. اما این باعث نشه فکر کنید که بنیانگذار هم‌نام فاقد خلاقیته. بالوآر بیشتر عمرش رو به عنوان ساعت‌ساز گذروند، اول در فرانک مولر و بعداً در اف.پی. ژورن، جایی که سونری سوورن رو سرهم کرد. بعد در سال ۲۰۰۹ در طول بحران مالی کسب و کار خودش رو راه انداخت.

مفهوم آپساید داون خیلی سریع شکل گرفت و بالوآر از مشتریان آینده سرمایه جذب کرد. طرحش جواب داد و کارگاهش به شش نفر رسید. یک پروژه بعدی ناموفق برای هری وینستون منجر به تحولاتی شد، اما بالوآر کارگاهش رو از نو راه انداخت و حالا آپساید داون رو اونجا تولید می‌کنه.

آپساید داون خونه یکی از پیچیدگی‌های سرگرم‌کننده‌تره. در نگاه اول، شبیه یک ساعت دو عقربه‌ای با عقربه دقیقه و ثانیه‌شمار غیرمرکزی به نظر میرسه – عقربه ساعت‌شمار انگار گم شده. به جای شاخص‌ها، صفحه دوازده دیسک جابجا شده با اعداد وارونه داره. به جز یکی! عددی که وارونه نیست ساعت رو نشون میده.

در حالی که این ویژگی به راحتی قابل توضیحه، مکانیک زیربنایی اون به طور شگفت‌آوری پیچیده‌ست. یک نگاه از پشت قاب شفاف این رو تأیید می‌کنه، چون موتور به هیچ وجه معمولی نیست. بیرون موتور با دوازده صلیب مالت احاطه شده که هر کدوم با یک نشانگر ساعت مطابقت دارن. بین این لایه و داخل موتور یک حلقه فولادی قرار داره که به یک اهرم فنردار متصله. در مرکز موتور یک بادامک حلزونی شکل قرار داره که خطوط اون توسط یک چنگک روی اهرم دنبال میشه. بادامک به موتور متصله و هر ساعت یک دور کامل می‌زنه که باعث تغییر در حلقه از طریق اهرم میشه. حلقه بعد دو تا صلیب مالت رو عوض می‌کنه. دیسک ساعت قبلی وارونه میشه و دیسک ساعت فعلی درست میشه. همینطور که حلقه به چرخش ادامه میده، این بازی در جهت عقربه‌های ساعت ادامه پیدا می‌کنه.

ثانیه‌های پرشی

سومین پیچیدگی غیرمعمول در این گروه درخشان، ثانیه‌های پرشی هست که به عنوان ثانیه‌های مرده هم شناخته میشه. به اندازه دو تای قبلی نایاب یا منحصر به فرد نیست، اما خاصه، چون به یک ساعت مکانیکی اجازه میده خودش رو به شکل یک ساعت کوارتز “درآره”.

وقتی تازه شروع می‌کنی درباره ساعت‌های مکانیکی یاد بگیری، خیلی زود می‌فهمی چطور اونا رو از ساعت‌های کوارتز بر اساس عقربه ثانیه‌شمار تشخیص بدی. در یک ساعت مکانیکی، عقربه ثانیه‌شمار نرم روی صفحه سُر می‌خوره، در حالی که در ساعت کوارتز، هر ثانیه یک پرش می‌کنه. یک تفاوت بی‌برو برگرد.

این آزمایش تقریباً همیشه جواب میده – مگر اینکه یک پیچیدگی ثانیه‌های پرشی در کار باشه که یک ساعت مکانیکی رو با عقربه ثانیه‌شمار پرشی مجهز می‌کنه. یک نوع طنز در این مکانیزم نهفته‌ست، چون زحمت فنی زیادی می‌کشه تا یک ساعت مکانیکی رو شبیه یک مدل سوپرمارکتی نشون بده.

از نظر تاریخی، البته انگیزه متفاوتی پشت ثانیه‌های پرشی بود. مردم با عقربه‌های ثانیه‌شمار پرشی روی ساعت‌های دیواری آشنا بودن، اما نه روی ساعت‌های جیبی و مچی. بالانس‌های اونا با فرکانس‌های بالاتری نسبت به پاندول نوسان می‌کنن که تعیین می‌کنه عقربه ثانیه‌شمار چند بار در ثانیه حرکت کنه. به نظر می‌رسید لازمه یک مکانیزم مثل ثانیه‌های پرشی اختراع بشه تا عقربه ثانیه‌شمار دقیقاً با ضرب کوچکترین واحد عملی زمان تیک تاک کنه. ارتباط با ساعت‌های کوارتز خیلی جدیدتره و حرکت ثانیه به ثانیه عقربه ثانیه‌شمار ساده‌تر به نظر می‌رسه. با این حال، این پیچیدگی محبوبیت گسترده‌ای پیدا نکرده، شاید دقیقاً به خاطر همین ارتباط.

یک پیچیدگی ثانیه‌های پرشی رو میشه به روش‌های مختلفی پیاده‌سازی کرد. احتمالاً ساده‌ترینش اینه که چرخ ثانیه رو در جریان انرژی قطار چرخ‌دنده قرار ندیم. در عوض، یک چرخ‌دنده با فنر به طور مداوم توسط بشکه پیش‌بارگذاری میشه و در فواصل منظم توسط چرخ ستاره‌ای روی چرخ فرار آزاد میشه. موتور به طور پیوسته کار می‌کنه، اما عقربه ثانیه‌شمار فقط یک بار در ثانیه حرکت می‌کنه. بعضی نمونه‌های معروف عبارتند از هابرینگ۲ اروین و ژئوفیزیک ترو سکند از یگر-لوکولتر.

یک نوع دیگه از ثانیه‌های پرشی که معمولاً در ساعت‌های گران‌قیمت پیاده‌سازی میشه رو میشه همراه با مکانیزم‌های نیروی ثابت محقق کرد. اونا جریان ثابت نیرو به اسکیپمنت رو تضمین می‌کنن و قطار چرخ‌دنده رو در فواصل منظم متوقف می‌کنن. بسته به طراحی، ثانیه‌های پرشی می‌تونه یک مزیت رایگان این مکانیزم باشه. اف.پی. ژورن از این ساختار استفاده می‌کنه. گرونفلد یک نوع دیگه با دو بشکه و قطارهای چرخ‌دنده جداگانه ایجاد کرد. چیزی که همه این نوع‌ها در اون مشترکن اینه که طراحی پیچیده‌ای دارن و در نتیجه با برچسب قیمت بالاتری میان.

این لیست سه پیچیدگی غیرمعمول ممکنه شما رو مجذوب، سرگرم یا گیج کرده باشه: من شخصاً جالب می‌دونم که گاهی توجهم رو به فامیل‌های عجیب‌تر GMT و نشانگر ذخیره انرژی معطوف کنم. امیدوارم تونسته باشم علاقه شما رو هم به این کمیاب‌های مکانیکی برانگیزم.

دیدگاه شما

دیدگاهتان را بنویسید  

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

One thought on “سه تا از نایاب‌ترین پیچیدگی‌ها: کارکرد، هدفمندی و سرگرمی